چه مشکلی در صورت تعدد زن های یک مرد، حل میشود؟

کـریم

عضو جدید
در آیه 50 سوره احزاب میخوانیم :


يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا


اى پيامبر ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را داده‏اى حلال كرديم و كنيزانى را كه خدا از غنيمت جنگى در اختيار تو قرار داده و دختران عمويت و دختران عمه‏هايت و دختران دايى تو و دختران خاله‏هايت كه با تو مهاجرت كرده‏اند و زن مؤمنى كه خود را داوطلبانه به پيامبر ببخشددر صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد این ازدواج از روى بخشش ويژه توست نه ديگر مؤمنان ما نيك مى‏دانيم كه در مورد زنان و كنيزانشان چه بر آنان مقرر كرده‏ايم تا براى تو مشكلى پيش نيايد و خدا همواره آمرزنده مهربان است


***********************************


در اینجا صراحتا خدای مسلمانان، کنیزان را یک نوع غنیمت میداند.
و غنیمت یعنی یک جنس با ارزش.



سئوال اول :


چرا از نظر این خدا این کنیزان با ارزش هستند؟
مگه قراره با این کنیزان چه برخوردی صورت بگیره که برای مسلمانان با ارزش شدن؟





سئوال دوم :


مسلمانان اعتقاد راسخ دارند که قرآن کلام خالق انسان و زمین و کل کهکشان هاست.
در این آیه همین خدا تعداد زیادی زن را به پیامبرش پیشنهاد میدهد.


از طرفی میگوید این حکم فقط مخصوص توست، نه سایر انسان ها.
ما میخواهیم برای تو مشکلی نباشد.


مهمترین چیزی که باعث میشه داشتن تنوع در زن برای یک مرد مشکلی پیش نیاره چیه؟
وقتی خدا میگوید، اینهمه زن بهت دادیم تا برای تو مشکلی پیش نیاد، منظورش چیه؟
یک مرد با اینهمه زن و کنیز چه کنه براش مشکلی پیش نمیاد.





درخواست :


من این سئوال رو اکثر جاها پرسیدم یا توهین کردن یا حذفش کردن.
ای کاش برخوردی درست انجام بدین چون جز آوردن کلام خدای شما به هیچ کس اهانتی نکردم.
متشکرم.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام
از من خواستید برای یافتن پاسخ پرسش هاتون کمک کنم
حقیر پیشنهاد میدم
در ابتدا تفسیر خود آیه رو مطالعه بفرمایید
همچنین تفسیر آیه های دیگه سوره احزاب
انشالله به پاسخ خوبی خواهید رسید
اگر امکان دسترسی به تفسیر ندارید خودم براتون قرار میدم
همچنین نگاهی به این مباحث بیندازید خیلی قدیمی نیست
موفق باشید

فلسفۀ تعدد زوجات حضرت محمّد(ص) و پاسخ به تهمت زنبارگی به پیامبر


علت تعدد زوجات پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم)
 

Lady Neo

عضو جدید
آفرین. از این سوتیا زیاده، اما دل ها و گوش های مهر نخورده و چشم های کور نشده لازم داره. نمی دونم چرا با خوندن این تاپیک یاد شخصیت ناپلئون توی قلعه حیوانات جورج اورول افتادم که مدام سطل رنگ بر می داشت و نوشته های روی دیوار رو به نفع شخصی تغییر می داد! : ))) شاید واقعا باید به آیینی تازه به پیامبری اورول و تقدس کتابش ایمان بیاوریم! :w18:
 

Lady Neo

عضو جدید
سلام
از من خواستید برای یافتن پاسخ پرسش هاتون کمک کنم
حقیر پیشنهاد میدم
در ابتدا تفسیر خود آیه رو مطالعه بفرمایید
همچنین تفسیر آیه های دیگه سوره احزاب
انشالله به پاسخ خوبی خواهید رسید
اگر امکان دسترسی به تفسیر ندارید خودم براتون قرار میدم
همچنین نگاهی به این مباحث بیندازید خیلی قدیمی نیست
موفق باشید

فلسفۀ تعدد زوجات حضرت محمّد(ص) و پاسخ به تهمت زنبارگی به پیامبر


علت تعدد زوجات پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم)

با احترام به شخص شما،

یعنی شما واقعا این دو مطلب سرشار از تناقض رو به عنوان جواب قبول دارید؟!

نقل قول: «عربهاى جاهلى نسبت به دختر، بلكه جنس زن بى علاقه بودند، !!!!!!! ... علاقه مرد به زن، امري طبيعي است و از آنجايي که پيامبر اکرم - نيز انسان بود، ميل و علاقه داشتن به زنان براي ايشان نيز امري کاملا طبيعي است. »

نقل قول: «دختردارى را ضد ارزش مي شمردند و به زنده به گور كردن دختران رو آوردند. ... نسبت زنان به مردان افزايش چشمگيرى پيدا مي كرد (چون مردان به جنگ اقدام مي كردند، نه زنان و كشته ها از مردان بود) لذا گزينه «چند زن داشتن»را براى رهايى از مشكل عدم تعادل جمعيتى پذيرفتند. »

نقل قول: « ايشان مدت 25 سال در مکه با همسر بزرگوارشان حضرت خديجه V که طبق برخي از اقوال چند سالي از پيامبر اکرم نيز بزرگتر بود، زندگي کرد و در آن مدت با هيچ زن ديگري ازدواج ننمود با اينکه در آن زمان چند همسري امري کاملا طبيعي بود و در ميان مردم آن سامان رواج داشت. » ( خب منم اگه مرد بودم و زنم پولش از پارو بالا می رف، بی اجازه اش آب نمی خوردم! : ) )


و ....


دلایل ازدواج های متعدد محمد بسیار است،به عنوان مثال برای داستان ازدواج محمد با زینب بنت حجش، همسر پسر خوانده اش زید مطالعه لینک زیر نیز توصیه می شود که از زاویه ای متفاوت از آنچه در لینک پیشنهادی شما ذکر شده ماجرا را بیان می کند ( مرجع هم دارد ) :

نقد قرآن
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
ترجمه مشکینی

  • اى پيامبر، (فعلا هفت طايفه از زن‏ها را) بر تو حلال كرديم: آن همسرانت را كه مهر آنها را پرداخته‏اى، و برده‏هاى مملوكت را از آنهايى كه خداوند (در جنگ به عنوان اسارت) به تو ارزانى داشته، و دختران عمويت و دختران عمه‏هايت و دختران دائيت و دختران خاله‏هايت را كه با تو (از مكه به سوى مدينه) هجرت كرده‏اند، و زن باايمانى را كه خود را به پيامبر ببخشد (مجانا بدون مهر در اختيار او نهد) اگر پيامبر بخواهد او را به همسرى گيرد، در حالى كه (اين حكم كه با عقد هبه و قبول آن، زوجيت حاصل شود) مخصوص توست نه ديگر مؤمنان. ما آنچه را درباره همسران و بردگان مردم بر آنان واجب كرديم (از عدد زن و مهر و نفقه و احكام برده) دانسته‏ايم (و اين توسعه را براى تو در امر زن‏ها قرار داده‏ايم) تا تو را حرج و مشقّتى نباشد (و بتوانى با ازدواج‏هاى مختلف طوايفى از عرب را با خود و اسلام مرتبط سازى) و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است


تفسیر نور:
جمله اخير در آيه فوق در واقع اشاره به فلسفه اين احكام مخصوص پيامبر گرامى اسلام است ، اين جمله مى گويد: پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) شرايطى دارد كه ديگران ندارند و همين تفاوت سبب تفاوت در احكام شده است .
به تعبير روشنتر مى گويد: هدف اين بوده كه قسمتى از محدوديتها و مشكلات از دوش پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) از طريق اين احكام بر داشته شود.
و اين تعبير لطيفى است كه نشان مى دهد ازدواج پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) با زنان متعدد و مختلف براى حل يك سلسله مشكلات اجتماعى و سياسى در زندگى او بوده است .
قرائن زيادى در دست داريم كه نشان مى دهد ازدواجهاى پيامبر لااقل در بسيارى از موارد جنبه سياسى داشته است .
و بعضى ازدواجهاى او مانند ازدواج با ((زينب ))، براى شكستن سنت جاهلى بوده كه شرح آن را ذيل آيه 37 همين سوره بيان كرديم .
بعضى ديگر براى كاستن از عداوت ، يا طرح دوستى و جلب محبت اشخاص و يا اقوام متعصب و لجوج بوده است .
روشن است كسى كه در سن 25 سالگى كه عنفوان جوانى او بوده با زن بيوه چهل ساله اى ازدواج مى كند، و تا 53 سالگى تنها به همين يك زن بيوه قناعت مى نمايد و به اين ترتيب دوران جوانى خود را پشت سر گذاشته و به سن كهولت مى رسد و بعد به ازدواجهاى متعددى دست مى زند حتما دليل و فلسفه اى دارد، و با هيچ حسابى آن را نمى توان به انگيزه هاى علاقه جنسى پيوند داد، زيرا با اينكه مساله ازدواج متعدد در ميان عرب در آن روز بسيار ساده و عادى بوده و حتى گاهى همسر اول به خواستگارى همسر دوم مى رفته و هيچگونه محدوديتى براى گرفتن همسرى قائل نبودند براى پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) ازدواجهاى متعدد در سنين جوانى نه مانع اجتماعى داشت ، و نه شرائط سنگين مالى ، و نه كمترين نقصى محسوب مى شد.
جالب اينكه در تواريخ آمده است پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) تنها با يك زن باكره ازدواج كرد و او عايشه بود، بقيه همسران او همه زنان بيوه بودند كه طبعا نمى توانستند از جنبه هاى جنسى چندان تمايل كسى را برانگيزند. <120>(ادامه رو می‌تونید از اینجا مطالعه کنید)
 

mina jigili

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در آیه 50 سوره احزاب میخوانیم :


يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا


اى پيامبر ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را داده‏اى حلال كرديم و كنيزانى را كه خدا از غنيمت جنگى در اختيار تو قرار داده و دختران عمويت و دختران عمه‏هايت و دختران دايى تو و دختران خاله‏هايت كه با تو مهاجرت كرده‏اند و زن مؤمنى كه خود را داوطلبانه به پيامبر ببخشددر صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد این ازدواج از روى بخشش ويژه توست نه ديگر مؤمنان ما نيك مى‏دانيم كه در مورد زنان و كنيزانشان چه بر آنان مقرر كرده‏ايم تا براى تو مشكلى پيش نيايد و خدا همواره آمرزنده مهربان است


***********************************


در اینجا صراحتا خدای مسلمانان، کنیزان را یک نوع غنیمت میداند.
و غنیمت یعنی یک جنس با ارزش.



سئوال اول :


چرا از نظر این خدا این کنیزان با ارزش هستند؟
مگه قراره با این کنیزان چه برخوردی صورت بگیره که برای مسلمانان با ارزش شدن؟





سئوال دوم :


مسلمانان اعتقاد راسخ دارند که قرآن کلام خالق انسان و زمین و کل کهکشان هاست.
در این آیه همین خدا تعداد زیادی زن را به پیامبرش پیشنهاد میدهد.


از طرفی میگوید این حکم فقط مخصوص توست، نه سایر انسان ها.
ما میخواهیم برای تو مشکلی نباشد.


مهمترین چیزی که باعث میشه داشتن تنوع در زن برای یک مرد مشکلی پیش نیاره چیه؟
وقتی خدا میگوید، اینهمه زن بهت دادیم تا برای تو مشکلی پیش نیاد، منظورش چیه؟
یک مرد با اینهمه زن و کنیز چه کنه براش مشکلی پیش نمیاد.





درخواست :


من این سئوال رو اکثر جاها پرسیدم یا توهین کردن یا حذفش کردن.
ای کاش برخوردی درست انجام بدین چون جز آوردن کلام خدای شما به هیچ کس اهانتی نکردم.
متشکرم.
ببین عقلت چی میگه
 

کـریم

عضو جدید

تفسیر نور:
جمله اخير در آيه فوق در واقع اشاره به فلسفه اين احكام مخصوص پيامبر گرامى اسلام است ، اين جمله مى گويد: پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) شرايطى دارد كه ديگران ندارند و همين تفاوت سبب تفاوت در احكام شده است .
به تعبير روشنتر مى گويد: هدف اين بوده كه قسمتى از محدوديتها و مشكلات از دوش پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) از طريق اين احكام بر داشته شود.
و اين تعبير لطيفى است كه نشان مى دهد ازدواج پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) با زنان متعدد و مختلف براى حل يك سلسله مشكلات اجتماعى و سياسى در زندگى او بوده است .
قرائن زيادى در دست داريم كه نشان مى دهد ازدواجهاى پيامبر لااقل در بسيارى از موارد جنبه سياسى داشته است .
و بعضى ازدواجهاى او مانند ازدواج با ((زينب ))، براى شكستن سنت جاهلى بوده كه شرح آن را ذيل آيه 37 همين سوره بيان كرديم .
بعضى ديگر براى كاستن از عداوت ، يا طرح دوستى و جلب محبت اشخاص و يا اقوام متعصب و لجوج بوده است .
روشن است كسى كه در سن 25 سالگى كه عنفوان جوانى او بوده با زن بيوه چهل ساله اى ازدواج مى كند، و تا 53 سالگى تنها به همين يك زن بيوه قناعت مى نمايد و به اين ترتيب دوران جوانى خود را پشت سر گذاشته و به سن كهولت مى رسد و بعد به ازدواجهاى متعددى دست مى زند حتما دليل و فلسفه اى دارد، و با هيچ حسابى آن را نمى توان به انگيزه هاى علاقه جنسى پيوند داد، زيرا با اينكه مساله ازدواج متعدد در ميان عرب در آن روز بسيار ساده و عادى بوده و حتى گاهى همسر اول به خواستگارى همسر دوم مى رفته و هيچگونه محدوديتى براى گرفتن همسرى قائل نبودند براى پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) ازدواجهاى متعدد در سنين جوانى نه مانع اجتماعى داشت ، و نه شرائط سنگين مالى ، و نه كمترين نقصى محسوب مى شد.
جالب اينكه در تواريخ آمده است پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) تنها با يك زن باكره ازدواج كرد و او عايشه بود، بقيه همسران او همه زنان بيوه بودند كه طبعا نمى توانستند از جنبه هاى جنسى چندان تمايل كسى را برانگيزند. <120>(ادامه رو می‌تونید از اینجا مطالعه کنید)




ممنون از پاسختون.
اما یکسری نکات مبهمی بود که بهش اشاره میکنم :


اینکه فرمودین پیامبر در سنین جوانی، با هیچ دختر یا کنیز جوانی در ارتباط نیوده، بر اساس تاریخ های نوشته مسلمانان هست دیگه، درسته؟


اونوقت این مورخان عزیز، قبل از اینکه ایشون به 40 سالگی برسن و مشهور بشن، چطوری زندگی شخصی ایشون رو زیر نظر داشتن که بگن با دختر جوانی بوده یا نبوده؟


در چنین مواردی بهتره با قطعیت صحبت نشه، نه از جانب کسی که بخواد تهمتی به ایشون بزنه نه از جانب کسی که با قطعیت بگه تاریخ میگه ایشان در جوانی اینگونه بوده.


در حالیکه حضور تاریخ و مورخ در زندگی یک جوان و ثبت وقایع زندگیش، آنهم جوانی که منصبی نداشته بسیار عجیب و غریب به نظر میاد. :razz:




اما در مورد کنیزها اشاره نکردین.


اولا گفته شده کنیزها جز غنایم جنگی هستند، غنیمت یعنی یک پدیده با ارزش.


ارزش کنیزی که مسلمانان شوهرش رو در جنگ میکشتند، دقیقا به چی بوده؟


مگه مسلمونا نمیگن به خاطر انسان دوستی به زن بیوه شده پناه میدادن، اونوقت چطوری انسان دوستی به غنیمت ربط پیدا میکنه؟؟؟؟؟!!!!




از طرفی خدای شما زنان رو تشویق میکنه داوطلبانه خودشان را به پیامبر ببخشند.
این داوطلبانه هم سیاسی و اجتماعیه؟
 

m.abedi1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون از پاسختون.
اما یکسری نکات مبهمی بود که بهش اشاره میکنم :


اینکه فرمودین پیامبر در سنین جوانی، با هیچ دختر یا کنیز جوانی در ارتباط نیوده، بر اساس تاریخ های نوشته مسلمانان هست دیگه، درسته؟


اونوقت این مورخان عزیز، قبل از اینکه ایشون به 40 سالگی برسن و مشهور بشن، چطوری زندگی شخصی ایشون رو زیر نظر داشتن که بگن با دختر جوانی بوده یا نبوده؟


در چنین مواردی بهتره با قطعیت صحبت نشه، نه از جانب کسی که بخواد تهمتی به ایشون بزنه نه از جانب کسی که با قطعیت بگه تاریخ میگه ایشان در جوانی اینگونه بوده.


در حالیکه حضور تاریخ و مورخ در زندگی یک جوان و ثبت وقایع زندگیش، آنهم جوانی که منصبی نداشته بسیار عجیب و غریب به نظر میاد. :razz:




اما در مورد کنیزها اشاره نکردین.


اولا گفته شده کنیزها جز غنایم جنگی هستند، غنیمت یعنی یک پدیده با ارزش.


ارزش کنیزی که مسلمانان شوهرش رو در جنگ میکشتند، دقیقا به چی بوده؟


مگه مسلمونا نمیگن به خاطر انسان دوستی به زن بیوه شده پناه میدادن، اونوقت چطوری انسان دوستی به غنیمت ربط پیدا میکنه؟؟؟؟؟!!!!




از طرفی خدای شما زنان رو تشویق میکنه داوطلبانه خودشان را به پیامبر ببخشند.
این داوطلبانه هم سیاسی و اجتماعیه؟

حقیقتش ازاین بحثاخسته شدم ودیگه نمیخواستم شرکت کنم ولی نکته ای که اشاره کردی جوانی که منصبی نداره چطورزندگیش
به ثبت برسه بایدبگم که اولازندگی پیامبرازبه دنیاآمدنش به ثبت رسیده .بعدهم پیامبرقبل ازبعثت به محمدامین معروف بوده .
خانواده ی پیامبرهم جزخانواده های بزرگ اون زمان بودند.ابوطالب وعبدالمطلب وعباس و... .
درزمان تبلیغ دین اسلام به پیامبرپیشنهادشداگردست ازتبلیغش برداره همه چیزبهش میدن مثل پول ومقام وکنیزو... .
تنهازن پیامبرکه باکره بوده عایشه بوده درحالی پیامبرزنی مثل امه سلمه داشته که فکرکنم خودت هم بدونی که پیرزن بوده.
بعضی اززنان پیامبردارای فرزندبودند که اگرازبعدهوس به قضیه نگاه کنیم عقلانی نیست .
درموردزینب هم که خیلی شبهه بهش واردمیکنن باتوجه به خویشاوندیش باروسول الله پیامبرمیتونست اول برای خودش عقدکنه
نه برای فرزندخواندش.ازاین جورمواردزیاده فکرکنم طولانی میشه وخودت هم میدونی پس به این نتیجه میرسیم محمدامین که
خطرمیکنه وپشت به مقام وثروت میکنه وسالهاتبعیدوسختی روتحمل میکنه مثل من وتو نبوده .شخصیت همچین انسانی در
اینکه قبل ازبعثت بادخترانی ارتباط داشته باشه نمیگنجه .درواقع نگاه شماخیلی سطحیه و همین دیگه ... .
 

کـریم

عضو جدید
حقیقتش ازاین بحثاخسته شدم ودیگه نمیخواستم شرکت کنم ولی نکته ای که اشاره کردی جوانی که منصبی نداره چطورزندگیش
به ثبت برسه بایدبگم که اولازندگی پیامبرازبه دنیاآمدنش به ثبت رسیده .بعدهم پیامبرقبل ازبعثت به محمدامین معروف بوده .
خانواده ی پیامبرهم جزخانواده های بزرگ اون زمان بودند.ابوطالب وعبدالمطلب وعباس و... .
درزمان تبلیغ دین اسلام به پیامبرپیشنهادشداگردست ازتبلیغش برداره همه چیزبهش میدن مثل پول ومقام وکنیزو... .
تنهازن پیامبرکه باکره بوده عایشه بوده درحالی پیامبرزنی مثل امه سلمه داشته که فکرکنم خودت هم بدونی که پیرزن بوده.
بعضی اززنان پیامبردارای فرزندبودند که اگرازبعدهوس به قضیه نگاه کنیم عقلانی نیست .
درموردزینب هم که خیلی شبهه بهش واردمیکنن باتوجه به خویشاوندیش باروسول الله پیامبرمیتونست اول برای خودش عقدکنه
نه برای فرزندخواندش.ازاین جورمواردزیاده فکرکنم طولانی میشه وخودت هم میدونی پس به این نتیجه میرسیم محمدامین که
خطرمیکنه وپشت به مقام وثروت میکنه وسالهاتبعیدوسختی روتحمل میکنه مثل من وتو نبوده .شخصیت همچین انسانی در
اینکه قبل ازبعثت بادخترانی ارتباط داشته باشه نمیگنجه .درواقع نگاه شماخیلی سطحیه و همین دیگه ... .


میشه بگی اون تاریخ نگاری که در جوانی پیامبر و تا قبل از 40 سالگی همراه ایشون بوده و تاریخ زندگی ایشون رو ثبت کرده اسمش چیه؟
حداقل اسم اولین کتاب تاریخی اسلامی و زمان نوشته شدنش رو بدونین بعدا اینگونه مطالب رو مطرح کنید.
باور کنید اینجا منبر نیست، منم اون کارگر خسته نیستم که پای منبر باشم تا یکی بالای منبر یک چیزی گفت دهانم باز شه و بگم بله.
:)



اینکه به ایشون وعده کنیز دادن و قبول نکرده هم ربطی به این قضیه نداره.
چون معمولا انسان هایی که دنبال پیاده سازی افکارشون هستند، هرگز کوتاه نمیان.
من قصد قیاس ندارم ولی اکثر رهبران جهان، برای پیروزی سختی ها و مشقت های زیادی کشیدن، چون به فکر اهدافشون بودن و مسلما هر پیشنهادی بهشون میشده رو رد میکردن.
اونم کسانیکه نه پیامبر بودن و نه دنباله رو دین خاصی بودن.




من نگفتم شخصیت ایشون چه طوری بوده، چون وضعیت تاریخ های اونزمان معلومه.
اگر هم دقت کنی اصلا به تاریخ استناد نکردم.
یک آیه قرآن رو آوردم که شماها معتقدین کلام خداوند هست.


در اون آیه به یک انسان زنان و کنیزان بیشماری بخشیده شده و کنیز رو یک غنیمت شمرده.
شما اول توضیح بده چرا کنیز یکجور غنیمت محسوب میشه؟
مزیت کنیز برای صاحبش چیه؟


این سئوال رو جواب بدین، بعدا میریم سر بقیه ماجرا.:gol:
 

مسروری

عضو جدید
کاربر ممتاز
در آیه 50 سوره احزاب میخوانیم :


يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا


اى پيامبر ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را داده‏اى حلال كرديم و كنيزانى را كه خدا از غنيمت جنگى در اختيار تو قرار داده و دختران عمويت و دختران عمه‏هايت و دختران دايى تو و دختران خاله‏هايت كه با تو مهاجرت كرده‏اند و زن مؤمنى كه خود را داوطلبانه به پيامبر ببخشددر صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد این ازدواج از روى بخشش ويژه توست نه ديگر مؤمنان ما نيك مى‏دانيم كه در مورد زنان و كنيزانشان چه بر آنان مقرر كرده‏ايم تا براى تو مشكلى پيش نيايد و خدا همواره آمرزنده مهربان است


***********************************


در اینجا صراحتا خدای مسلمانان، کنیزان را یک نوع غنیمت میداند.
و غنیمت یعنی یک جنس با ارزش.



سئوال اول :


چرا از نظر این خدا این کنیزان با ارزش هستند؟
مگه قراره با این کنیزان چه برخوردی صورت بگیره که برای مسلمانان با ارزش شدن؟





سئوال دوم :


مسلمانان اعتقاد راسخ دارند که قرآن کلام خالق انسان و زمین و کل کهکشان هاست.
در این آیه همین خدا تعداد زیادی زن را به پیامبرش پیشنهاد میدهد.


از طرفی میگوید این حکم فقط مخصوص توست، نه سایر انسان ها.
ما میخواهیم برای تو مشکلی نباشد.


مهمترین چیزی که باعث میشه داشتن تنوع در زن برای یک مرد مشکلی پیش نیاره چیه؟
وقتی خدا میگوید، اینهمه زن بهت دادیم تا برای تو مشکلی پیش نیاد، منظورش چیه؟
یک مرد با اینهمه زن و کنیز چه کنه براش مشکلی پیش نمیاد.





درخواست :


من این سئوال رو اکثر جاها پرسیدم یا توهین کردن یا حذفش کردن.
ای کاش برخوردی درست انجام بدین چون جز آوردن کلام خدای شما به هیچ کس اهانتی نکردم.
متشکرم.


شاید با خواندن دوباره مواردی که قبلا تکرار شده بتوانید کمی تدبر داشته باشید

قسمتی از تفسیر ایه ،نوشته آیت الله مکارم شیرازی


در آیه فوق، در واقع اشاره به فلسفه این احکام، مخصوص پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) است، این جمله مى گوید: پیامبر(صلى الله علیه وآله)شرایطى دارد که دیگران ندارند و همین تفاوت سبب تفاوت در احکام شده است.

به تعبیر روشن تر، مى گوید: هدف این بوده که: قسمتى از محدودیتها و مشکلات، از دوش پیامبر(صلى الله علیه وآله) از طریق این احکام، برداشته شود.

و این تعبیر لطیفى است که نشان مى دهد: ازدواج پیامبر(صلى الله علیه وآله) با زنان متعدد و مختلف، براى حل یک سلسله مشکلات اجتماعى و سیاسى، در زندگى او بوده است.

زیرا مى دانیم: هنگامى که، پیامبر(صلى الله علیه وآله) نداى اسلام را بلند کرد، تک و تنها بود، و تا مدتها جز عده محدود و کمى به او ایمان نیاوردند، او بر ضد تمام معتقدات خرافى عصر و محیط خود قیام کرد، و به همه اعلان جنگ داد، طبیعى است که همه اقوام و قبائل آن محیط، بر ضد او بسیج شوند.
و باید از تمام وسائل براى شکستن اتحاد نامقدس دشمنان استفاده کند که یکى از آنها ایجاد رابطه خویشاوندى از طریق ازدواج با قبائل مختلف بود; زیرا محکمترین رابطه در میان عرب جاهلى، رابطه خویشاوندى محسوب مى شد، و داماد قبیله را همواره از خود مى دانستند، و دفاع از او را لازم، و تنها گذاشتن او را گناه مى شمردند.

قرائن زیادى، در دست داریم که: نشان مى دهد ازدواجهاى پیامبر(صلى الله علیه وآله) لااقل در بسیارى از موارد، جنبه سیاسى داشته است.

و بعضى ازدواجهاى او مانند ازدواج با «زینب»، براى شکستن سنت جاهلى بوده، که شرح آن را ذیل آیه 37 همین سوره بیان کردیم.
بعضى دیگر، براى کاستن از عداوت، یا طرح دوستى و جلب محبت اشخاص و یا اقوام متعصب و لجوج بوده است.

روشن است، کسى که در سن 25 سالگى که، عنفوان جوانى او بوده با زن بیوه چهل ساله اى ازدواج مى کند، و تا 53 سالگى تنها به همین یک زن بیوه قناعت مى نماید، و به این ترتیب، دوران جوانى خود را پشت سر گذاشته، و به سن کهولت مى رسد، و بعد به ازدواجهاى متعددى دست مى زند، حتماً دلیل و فلسفه اى دارد، و با هیچ حسابى آن را نمى توان به انگیزه هاى علاقه جنسى پیوند داد.

زیرا با این که مسأله ازدواج متعدد در میان عرب در آن روز، بسیار ساده و عادى بوده و حتى گاهى همسر اول به خواستگارى همسر دوم مى رفته، و هیچگونه محدودیتى براى گرفتن همسر قائل نبودند، براى پیامبر(صلى الله علیه وآله)ازدواجهاى متعدد در سنین جوانى نه مانع اجتماعى داشت، و نه شرائط سنگین مالى، و نه کمترین نقصى محسوب مى شد.

جالب این که: در تواریخ آمده است پیامبر(صلى الله علیه وآله) تنها با یک زن «باکره ازدواج کرد و او «عایشه» بود، بقیه همسران او، همه زنان بیوه بودند که طبعاً نمى توانستند از جنبه هاى جنسى چندان تمایل کسى را برانگیزند.(3)

حتى در بعضى از تواریخ، مى خوانیم: پیامبر(صلى الله علیه وآله) با زنان متعددى ازدواج کرد و جز مراسم عقد انجام نشد، و هرگز با آنها آمیزش نکرد، حتى در مواردى تنها به خواستگارى بعضى از زنان قبائل قناعت کرد.(4)

و آنها به همین قدر خوشحال بودند و مباهات مى کردند که، زنى از قبیله آنان به نام همسر پیامبر(صلى الله علیه وآله) نامیده شده، و این افتخار براى آنها حاصل گشته است، و به این ترتیب، رابطه و پیوند اجتماعى آنها با پیامبر(صلى الله علیه وآله) محکمتر، و در دفاع از او مصممتر مى شدند.

از سوى دیگر، با این که پیامبر(صلى الله علیه وآله) مسلماً مرد عقیمى نبود ولى فرزندان کمى از او به یادگار ماند، در حالى که اگر این ازدواجها به خاطر جاذبه جنسى این زنان انجام مى شد، باید فرزندان بسیارى از او به یادگار مانده باشد.
و نیز قابل توجه است که: بعضى از این زنان، مانند «عایشه» هنگامى که به همسرى پیامبر(صلى الله علیه وآله) در آمد، بسیار کم سن و سال بود، و سالها گذشت تا توانست یک همسر واقعى براى او باشد، این نشان مى دهد که، ازدواج با چنین دخترى انگیزه هاى دیگرى داشته، و هدف اصلى همانها بوده است که در بالا اشاره کردیم.

گر چه دشمنان اسلام، خواسته اند: ازدواجهاى متعدد پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) را دستاویز شدیدترین حملات مغرضانه قرار دهند، و از آن افسانه هاى دروغین بسازند، ولى سن بالاى پیامبر به هنگام این ازدواجهاى متعدد از یک سو، و شرائط خاص سنى و قبیله اى این زنان از سوى دیگر، و قرائن مختلفى که در بالا به قسمتى از آن اشاره کردیم،از سوى سوم، حقیقت را آفتابى مى کند، و توطئه هاى مغرضان را فاش مى سازد.



3 ـ «بحار الانوار»، جلد 22، صفحات 191 و 192.

4 ـ «بحار الانوار»، جلد 22، صفحات 191 و 192.
 

مسروری

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرا؟؟
هر کی جواب استارترو بده جواب منم داده...
ولی مطمعنم هیچ جوابی نداره که داده بشه!

جواب ها قبل از پست شما داده شده
مطالعه بفرمایید



سوال بنده از جنابعالی:
درمورد آواتاری که برگزیده اید (یکی از نمادهای شیطان پرستی)چقدر اطلاعات دارید؟




کرانادو (دست شیطان)
از دیگر نمادهای شیطان پرستی نماد »کرانادو« (دست خفاش) یا دست شیطان است.
در ایـن نماد، همانطـور که در تصویر مشهود است، انگشت کوچک و انگشت نشانه بـاز بوده و سایر انگشتان به ترتیب خاصی بسته یا باز می باشند. البته بسته به نوع فرق و آئین های شیطانی، نماد ها تغییر می کنند که در تصاویر به وضوح آشکار است.
این نماد که تداعی کننده پنتاگرام می باشد، مانند احترام نظامیان و یا سایر علائم دستی است. برای ابراز شادی، احترام، سلام، خداحافظی و... از این علامت استفاده می شود.
 

کـریم

عضو جدید
شاید با خواندن دوباره مواردی که قبلا تکرار شده بتوانید کمی تدبر داشته باشید

قسمتی از تفسیر ایه ،نوشته آیت الله مکارم شیرازی


در آیه فوق، در واقع اشاره به فلسفه این احکام، مخصوص پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) است، این جمله مى گوید: پیامبر(صلى الله علیه وآله)شرایطى دارد که دیگران ندارند و همین تفاوت سبب تفاوت در احکام شده است.

به تعبیر روشن تر، مى گوید: هدف این بوده که: قسمتى از محدودیتها و مشکلات، از دوش پیامبر(صلى الله علیه وآله) از طریق این احکام، برداشته شود.

و این تعبیر لطیفى است که نشان مى دهد: ازدواج پیامبر(صلى الله علیه وآله) با زنان متعدد و مختلف، براى حل یک سلسله مشکلات اجتماعى و سیاسى، در زندگى او بوده است.

زیرا مى دانیم: هنگامى که، پیامبر(صلى الله علیه وآله) نداى اسلام را بلند کرد، تک و تنها بود، و تا مدتها جز عده محدود و کمى به او ایمان نیاوردند، او بر ضد تمام معتقدات خرافى عصر و محیط خود قیام کرد، و به همه اعلان جنگ داد، طبیعى است که همه اقوام و قبائل آن محیط، بر ضد او بسیج شوند.
و باید از تمام وسائل براى شکستن اتحاد نامقدس دشمنان استفاده کند که یکى از آنها ایجاد رابطه خویشاوندى از طریق ازدواج با قبائل مختلف بود; زیرا محکمترین رابطه در میان عرب جاهلى، رابطه خویشاوندى محسوب مى شد، و داماد قبیله را همواره از خود مى دانستند، و دفاع از او را لازم، و تنها گذاشتن او را گناه مى شمردند.

قرائن زیادى، در دست داریم که: نشان مى دهد ازدواجهاى پیامبر(صلى الله علیه وآله) لااقل در بسیارى از موارد، جنبه سیاسى داشته است.

و بعضى ازدواجهاى او مانند ازدواج با «زینب»، براى شکستن سنت جاهلى بوده، که شرح آن را ذیل آیه 37 همین سوره بیان کردیم.
بعضى دیگر، براى کاستن از عداوت، یا طرح دوستى و جلب محبت اشخاص و یا اقوام متعصب و لجوج بوده است.

روشن است، کسى که در سن 25 سالگى که، عنفوان جوانى او بوده با زن بیوه چهل ساله اى ازدواج مى کند، و تا 53 سالگى تنها به همین یک زن بیوه قناعت مى نماید، و به این ترتیب، دوران جوانى خود را پشت سر گذاشته، و به سن کهولت مى رسد، و بعد به ازدواجهاى متعددى دست مى زند، حتماً دلیل و فلسفه اى دارد، و با هیچ حسابى آن را نمى توان به انگیزه هاى علاقه جنسى پیوند داد.

زیرا با این که مسأله ازدواج متعدد در میان عرب در آن روز، بسیار ساده و عادى بوده و حتى گاهى همسر اول به خواستگارى همسر دوم مى رفته، و هیچگونه محدودیتى براى گرفتن همسر قائل نبودند، براى پیامبر(صلى الله علیه وآله)ازدواجهاى متعدد در سنین جوانى نه مانع اجتماعى داشت، و نه شرائط سنگین مالى، و نه کمترین نقصى محسوب مى شد.

جالب این که: در تواریخ آمده است پیامبر(صلى الله علیه وآله) تنها با یک زن «باکره ازدواج کرد و او «عایشه» بود، بقیه همسران او، همه زنان بیوه بودند که طبعاً نمى توانستند از جنبه هاى جنسى چندان تمایل کسى را برانگیزند.(3)

حتى در بعضى از تواریخ، مى خوانیم: پیامبر(صلى الله علیه وآله) با زنان متعددى ازدواج کرد و جز مراسم عقد انجام نشد، و هرگز با آنها آمیزش نکرد، حتى در مواردى تنها به خواستگارى بعضى از زنان قبائل قناعت کرد.(4)

و آنها به همین قدر خوشحال بودند و مباهات مى کردند که، زنى از قبیله آنان به نام همسر پیامبر(صلى الله علیه وآله) نامیده شده، و این افتخار براى آنها حاصل گشته است، و به این ترتیب، رابطه و پیوند اجتماعى آنها با پیامبر(صلى الله علیه وآله) محکمتر، و در دفاع از او مصممتر مى شدند.

از سوى دیگر، با این که پیامبر(صلى الله علیه وآله) مسلماً مرد عقیمى نبود ولى فرزندان کمى از او به یادگار ماند، در حالى که اگر این ازدواجها به خاطر جاذبه جنسى این زنان انجام مى شد، باید فرزندان بسیارى از او به یادگار مانده باشد.
و نیز قابل توجه است که: بعضى از این زنان، مانند «عایشه» هنگامى که به همسرى پیامبر(صلى الله علیه وآله) در آمد، بسیار کم سن و سال بود، و سالها گذشت تا توانست یک همسر واقعى براى او باشد، این نشان مى دهد که، ازدواج با چنین دخترى انگیزه هاى دیگرى داشته، و هدف اصلى همانها بوده است که در بالا اشاره کردیم.

گر چه دشمنان اسلام، خواسته اند: ازدواجهاى متعدد پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) را دستاویز شدیدترین حملات مغرضانه قرار دهند، و از آن افسانه هاى دروغین بسازند، ولى سن بالاى پیامبر به هنگام این ازدواجهاى متعدد از یک سو، و شرائط خاص سنى و قبیله اى این زنان از سوى دیگر، و قرائن مختلفى که در بالا به قسمتى از آن اشاره کردیم،از سوى سوم، حقیقت را آفتابى مى کند، و توطئه هاى مغرضان را فاش مى سازد.



3 ـ «بحار الانوار»، جلد 22، صفحات 191 و 192.

4 ـ «بحار الانوار»، جلد 22، صفحات 191 و 192.


خانم مسروری حداقل یک بار هم که شده سئوالات من رو بخونین، بعدا این جواب های تکراری رو براش کپی کنین.
این پاسخ شما اصلا ربطی به سئوالات من در این تاپیک نداره.




اولین سئوالم این بود که کنیزان از نظر خدای مورد باور شما یک جور غنیمت محسوب میشدن.


با توجه به اینکه مسلمانان معتقدند پناه دادن کنیز یک حرکت انسان دوستانه بوده چون بیوه میشده، شما ارتباط غنیمت و حرکت انسان دوستانه رو برای من توضیح بدین.


بخشیدن این غنیمت ها به پیامبر دقیقا چه مشکلاتی رو از روی دوش ایشون بر میداره؟




همچنین من با شما بحث تاریخی ندارم که میفرمایید شواهد ما اینگونه نشون میده.
شواهد شما بر اساس کدوم تاریخ اینگونه نشون میده؟


پیامبر اسلام تا قبل ار 40 سالگیشون، زیر نظر کدوم مورخ بودن؟
لطفا وقتی شواهد و قرائن میارین یک نگاهی هم به زمان نوشته شدن این کتب تاریخی بیاندازین.






اما سئوال دوم :


قرانی که معتقدین کلام خدا هست، از سایر زنان دعوت میکنه خودشون رو داوطلبانه به پیامبر ببخشند.
اینکه پیامبر قبول کرده یا نکرده بحث تاریخیه و هرچی من بگم شما هم یک چیزی میگی.


اما چرا یک خدایی باید زنان رو تشویق کنه بدون مهریه خودشون رو به پیامبر ببخشن؟
در اینجا شما محدوده سنی میبینی؟
گفته فقط بیوه ها؟
صراحتا نوشته هر زنی که خود را داوطلبانه به پیامبر ببخشد.


در ضمن خیلی جالبه میگین هدف از ازدواج ها اجتماعی و سیاسی بوده.


مگه تو دنیای امروز هدف از ازدواج ها چیه؟
خیلی ها برای شغل و منصب دختر یا پسر باهاش ازدواج میکنن یا درآمدش، این دلیل میشه واسه افزایش تعداد ازدواج.


بحث من روی قرآن و کلمات واضخ اون هست نه تاریخ هایی که هر کدوم 200 تا 300 سال بعد از زمان رحلت پیامبر نوشته شدن و تازه نوشتن ایشون چه میکرده !!!
 

Nazi_Elite

عضو جدید
کاربر ممتاز
در آیه 50 سوره احزاب میخوانیم :


يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا


اى پيامبر ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را داده‏اى حلال كرديم و كنيزانى را كه خدا از غنيمت جنگى در اختيار تو قرار داده و دختران عمويت و دختران عمه‏هايت و دختران دايى تو و دختران خاله‏هايت كه با تو مهاجرت كرده‏اند و زن مؤمنى كه خود را داوطلبانه به پيامبر ببخشددر صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد این ازدواج از روى بخشش ويژه توست نه ديگر مؤمنان ما نيك مى‏دانيم كه در مورد زنان و كنيزانشان چه بر آنان مقرر كرده‏ايم تا براى تو مشكلى پيش نيايد و خدا همواره آمرزنده مهربان است


***********************************
.

من کوچیکتر از اونی ام که بخوام قرآن کریم که نشانه های اعجازشو دیدم تفسیر کنم. یکی از ویژگی های قرآن اینه که مسائل رو به تفصیل بیان نکرده. به همین دلیل مسئله تفسیر به وجود میاد.
من نظرمو میگم نه تفسیرشو.

تو تشهد نماز داریم: اشهد ان محمدا عبده و رسول. این بندگی پیامبر بود که دوران جوانیشو با یه خانم مسن سپری کرد و بعد از حکم خداوند تعدد زوجات پیش اومد.

خدا خودش داره میگه که ما نیک میدانیم چه مقرر کرده ایم تا برای تو مشکلی پیش نیاید... که دوستان منابع رو اعلام کردن که میگفت با مطالعاتشون چه مشکلاتی منظور بوده...

گفته داوطلب کسی رو مجبور نکرده... واز بخشش پیامبره که این ازدواجو قبول میکنه... می دونید که ازدواج مسئولیت میاره و قبول مسئولیت هرکسی که تورو می خواد بخششه... درحالی تو هیچ شرط خاصی واسه طرف نداری.

خب اینکه میگی ارتباط غنیمت و حرکت انسان دوستانه... تو اون برهه تاریخی و مردم اون مکان با سنت ها ی خاصی که داشتن فقط یه تاریخ دان می تونه نظر بده که با اون غنایم حرکت انسان دوستانه شده یا نه...

واسه من کافی که خدا بگه:ما نيك مى‏دانيم كه در مورد زنان و كنيزانشان چه بر آنان مقرر كرده‏ايم تا براى تو مشكلى پيش نيايد و خدا همواره آمرزنده مهربان است
 

hiva13

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در آیه 50 سوره احزاب میخوانیم :


يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا


اى پيامبر ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را داده‏اى حلال كرديم و كنيزانى را كه خدا از غنيمت جنگى در اختيار تو قرار داده و دختران عمويت و دختران عمه‏هايت و دختران دايى تو و دختران خاله‏هايت كه با تو مهاجرت كرده‏اند و زن مؤمنى كه خود را داوطلبانه به پيامبر ببخشددر صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد این ازدواج از روى بخشش ويژه توست نه ديگر مؤمنان ما نيك مى‏دانيم كه در مورد زنان و كنيزانشان چه بر آنان مقرر كرده‏ايم تا براى تو مشكلى پيش نيايد و خدا همواره آمرزنده مهربان است


***********************************


در اینجا صراحتا خدای مسلمانان، کنیزان را یک نوع غنیمت میداند.
و غنیمت یعنی یک جنس با ارزش.



سئوال اول :


چرا از نظر این خدا این کنیزان با ارزش هستند؟
مگه قراره با این کنیزان چه برخوردی صورت بگیره که برای مسلمانان با ارزش شدن؟





سئوال دوم :


مسلمانان اعتقاد راسخ دارند که قرآن کلام خالق انسان و زمین و کل کهکشان هاست.
در این آیه همین خدا تعداد زیادی زن را به پیامبرش پیشنهاد میدهد.


از طرفی میگوید این حکم فقط مخصوص توست، نه سایر انسان ها.
ما میخواهیم برای تو مشکلی نباشد.


مهمترین چیزی که باعث میشه داشتن تنوع در زن برای یک مرد مشکلی پیش نیاره چیه؟
وقتی خدا میگوید، اینهمه زن بهت دادیم تا برای تو مشکلی پیش نیاد، منظورش چیه؟
یک مرد با اینهمه زن و کنیز چه کنه براش مشکلی پیش نمیاد.





درخواست :


من این سئوال رو اکثر جاها پرسیدم یا توهین کردن یا حذفش کردن.
ای کاش برخوردی درست انجام بدین چون جز آوردن کلام خدای شما به هیچ کس اهانتی نکردم.
متشکرم.

با سلام
تاجایی که از اطلاعات شما برمیاد فرآوری‌ و انتقال‌ گاز خوندین نه تفسیر قران
اگه این سوالاتی که شما از نظر خودتون نوشتین تفسیری بر این آیه است منبعشو بگین تا من هم برم مطالعه کنم
ممنون
 

کـریم

عضو جدید
من کوچیکتر از اونی ام که بخوام قرآن کریم که نشانه های اعجازشو دیدم تفسیر کنم. یکی از ویژگی های قرآن اینه که مسائل رو به تفصیل بیان نکرده. به همین دلیل مسئله تفسیر به وجود میاد.
من نظرمو میگم نه تفسیرشو.

تو تشهد نماز داریم: اشهد ان محمدا عبده و رسول. این بندگی پیامبر بود که دوران جوانیشو با یه خانم مسن سپری کرد و بعد از حکم خداوند تعدد زوجات پیش اومد.

خدا خودش داره میگه که ما نیک میدانیم چه مقرر کرده ایم تا برای تو مشکلی پیش نیاید... که دوستان منابع رو اعلام کردن که میگفت با مطالعاتشون چه مشکلاتی منظور بوده...

گفته داوطلب کسی رو مجبور نکرده... واز بخشش پیامبره که این ازدواجو قبول میکنه... می دونید که ازدواج مسئولیت میاره و قبول مسئولیت هرکسی که تورو می خواد بخششه... درحالی تو هیچ شرط خاصی واسه طرف نداری.

خب اینکه میگی ارتباط غنیمت و حرکت انسان دوستانه... تو اون برهه تاریخی و مردم اون مکان با سنت ها ی خاصی که داشتن فقط یه تاریخ دان می تونه نظر بده که با اون غنایم حرکت انسان دوستانه شده یا نه...

واسه من کافی که خدا بگه:ما نيك مى‏دانيم كه در مورد زنان و كنيزانشان چه بر آنان مقرر كرده‏ايم تا براى تو مشكلى پيش نيايد و خدا همواره آمرزنده مهربان است


با سلام
تاجایی که از اطلاعات شما برمیاد فرآوری‌ و انتقال‌ گاز خوندین نه تفسیر قران
اگه این سوالاتی که شما از نظر خودتون نوشتین تفسیری بر این آیه است منبعشو بگین تا من هم برم مطالعه کنم
ممنون



اینکه مسئله تفسیر در قرآن به وجود میاد نشانه اعجازش هست؟
پس هرچی یک کتاب رو بخونیم و نفهمیم یعنی اعجازه.


تازه میفهمم اون کسی که اولین بار کلمه تفسیر رو درست کرد به چه فکر میکرده.
دقیقا همین چیزارو میدیده و سعی کرده مردم رو قانع کنه که تفسیر میخواد.


پس در واقع شما دوستان با خواندن قرآن به قرآن ایمان نیاوردین.
بلکه چون مفسرین گفتن خیلی حرف توش هست ایمان آوردین وگرنه به عنوان یک آدمی که در کشوری دیگه زندگی میکنه این کتاب رو میذاشتن جلوش بازم ایمان میاوردین؟


اگر بدون تفسیر میشه به این قرآن ایمان آورد خواهشا اون جملات اعجاز آمیزش که نیاز به تفسیری نداره و با خوندنش میشه ایمان آورد رو برای ما هم مطرح کنید.
چون خدایی که حتی قادر نیست حرفش رو صاف و پوست کنده بزنه، برام جذابیت بالایی پیدا کرده.


حرفاتون در مورد زمان خاص کنیز و برده هم به هیچ وجه قابل قبول نیست.
کنیز داری و برده داری دست کمی از نزده به گور کردن دختران نداره و بیشتر متعجبم که یک خدایی اومده به پیامبرش کنیز هم بخشیده.


امثال ماندنلا و مارتین لوترکینگ اگه پدرشون در مبارزه با برده داری و نژاد پرستی در نمیومد معلوم نبود وضع ما الان چنین بود.
چون دوستان مسلمان خیلی راحت یک توهین آشکار به انسانیت رو با محدودیت زمان توجیه میکنن مبادا باورهاشون زیر سئوال بره.
 

Nazi_Elite

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینکه مسئله تفسیر در قرآن به وجود میاد نشانه اعجازش هست؟
پس هرچی یک کتاب رو بخونیم و نفهمیم یعنی اعجازه.


تازه میفهمم اون کسی که اولین بار کلمه تفسیر رو درست کرد به چه فکر میکرده.
دقیقا همین چیزارو میدیده و سعی کرده مردم رو قانع کنه که تفسیر میخواد.


پس در واقع شما دوستان با خواندن قرآن به قرآن ایمان نیاوردین.
بلکه چون مفسرین گفتن خیلی حرف توش هست ایمان آوردین وگرنه به عنوان یک آدمی که در کشوری دیگه زندگی میکنه این کتاب رو میذاشتن جلوش بازم ایمان میاوردین؟


اگر بدون تفسیر میشه به این قرآن ایمان آورد خواهشا اون جملات اعجاز آمیزش که نیاز به تفسیری نداره و با خوندنش میشه ایمان آورد رو برای ما هم مطرح کنید.
چون خدایی که حتی قادر نیست حرفش رو صاف و پوست کنده بزنه، برام جذابیت بالایی پیدا کرده.


حرفاتون در مورد زمان خاص کنیز و برده هم به هیچ وجه قابل قبول نیست.
کنیز داری و برده داری دست کمی از نزده به گور کردن دختران نداره و بیشتر متعجبم که یک خدایی اومده به پیامبرش کنیز هم بخشیده.


امثال ماندنلا و مارتین لوترکینگ اگه پدرشون در مبارزه با برده داری و نژاد پرستی در نمیومد معلوم نبود وضع ما الان چنین بود.
چون دوستان مسلمان خیلی راحت یک توهین آشکار به انسانیت رو با محدودیت زمان توجیه میکنن مبادا باورهاشون زیر سئوال بره.

:biggrin: چقدر خنده دار حرف میزنین... من گفتم ویژگیش اینه. نه تفسیر اعجازشه!!

سوره مبارکه آل عمران:
هُوَ الَّذي أَنْزَلَ عَلَيْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما يَذَّکَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ7
تفسیر نور:
او کسى است که این کتاب را بر تو نازل کرد. بخشى از آن، آیات محکم (روشن و صریح) است که اصل و اساس این کتاب را تشکیل مى‏دهد. (و هرگونه ابهامى در آیات دیگر، با مراجعه به این محکمات روشن مى‏شود) و بخشى از آن، آیات متشابه است (که احتمالات مختلفى در معناى آیه مى‏رود، ولى با توجه به آیات محکم، تفسیر آنها روشن مى‏شود.) امّا کسانى که در دلهایشان انحراف است، به جهت ایجاد فتنه (و گمراه کردن مردم) و نیز به جهت تفسیر آیه به دلخواه خود، به سراغ آیات متشابه مى‏روند، در حالى که تفسیر این آیات را جز خداوند و راسخان در علم نمى‏دانند. آنان که مى‏گویند: ما به آن ایمان آورده‏ایم همه‏ى آیات از طرف پروردگار ماست (خواه محکم باشد یا متشابه) و جز خردمندان پند نگیرند.

بله... حرفای شمام واسه من به هیچ وجه قابل قبول نیست.. توهین به انسانیت ندیدن واقعیت ... توهین به انسانیت نپرسیدن سوال علمی از استاد اون علمه... نه از من نوعی.

فکر کنم همین آیه اعجاز آمیز کافی باشه.
 

کـریم

عضو جدید
:biggrin: چقدر خنده دار حرف میزنین... من گفتم ویژگیش اینه. نه تفسیر اعجازشه!!

سوره مبارکه آل عمران:
هُوَ الَّذي أَنْزَلَ عَلَيْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما يَذَّکَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ7
تفسیر نور:
او کسى است که این کتاب را بر تو نازل کرد. بخشى از آن، آیات محکم (روشن و صریح) است که اصل و اساس این کتاب را تشکیل مى‏دهد. (و هرگونه ابهامى در آیات دیگر، با مراجعه به این محکمات روشن مى‏شود) و بخشى از آن، آیات متشابه است (که احتمالات مختلفى در معناى آیه مى‏رود، ولى با توجه به آیات محکم، تفسیر آنها روشن مى‏شود.) امّا کسانى که در دلهایشان انحراف است، به جهت ایجاد فتنه (و گمراه کردن مردم) و نیز به جهت تفسیر آیه به دلخواه خود، به سراغ آیات متشابه مى‏روند، در حالى که تفسیر این آیات را جز خداوند و راسخان در علم نمى‏دانند. آنان که مى‏گویند: ما به آن ایمان آورده‏ایم همه‏ى آیات از طرف پروردگار ماست (خواه محکم باشد یا متشابه) و جز خردمندان پند نگیرند.

بله... حرفای شمام واسه من به هیچ وجه قابل قبول نیست.. توهین به انسانیت ندیدن واقعیت ... توهین به انسانیت نپرسیدن سوال علمی از استاد اون علمه... نه از من نوعی.

فکر کنم همین آیه اعجاز آمیز کافی باشه.




باور کنید اگر خندتون نمیگرفت تعجب میکردم.
چون تقریبا تمامی نظریه پردازهای جهان متفق القول هستند که اولین گام یک انسان متعصب در دیدن نظری متفاوت با تعصباتش، تمسخر و خندیدن هست.
و پس از اون عصبانی شدن و توهین کردن یا از زبان خودش یا از زبان مکتبش.


اما من نه به باورهای خم و راست شدنتون، نه سنگ زدن به شیطون و چرخیدنتون دور یک خانه به عنوان خانه خدا !!!! و.... نمیخندم.
مسخره تون هم نمیکنم.


چون من شماهارو درک میکنم، میدونم این بار سنگین هزاران ساله روی دوشتون که اجدادتون بهتون منتقل کردن چقدر سنگینه.
میدونم به این راحتی نمیشه بت هایی که ازش وحشت دارین رو کنار بذارین.




این آیه ای که گذاشتی اعجاز آمیز بود؟ :surprised:
من نمیدونم تعریف شما از اعجاز چیه، گویا هرچی بهش باور دارین اسمش اعجازه.


اینی که گذاشتی یکسری جمله معمولی بود خطاب به یکسری منتقد، واقعا هنوز تو شوک اعجازش هستم !!!!


در ضمن اینی که شما میگی اصلا بحث علم توش مطرح نمیشه.
چون نه شما و نه اون مفسر دسترسی به این خدای خیالی شما نداره، علم با دسترسی کامل به دست میاد که بشه بر اون مسلط بود.
اما این مفسرین که منظور خوانی میکنن، گویی بر این خدا مسلط شدن و منظورش رو درک میکنن !!!!!!!!!
 

Nazi_Elite

عضو جدید
کاربر ممتاز
باور کنید اگر خندتون نمیگرفت تعجب میکردم.
چون تقریبا تمامی نظریه پردازهای جهان متفق القول هستند که اولین گام یک انسان متعصب در دیدن نظری متفاوت با تعصباتش، تمسخر و خندیدن هست.
و پس از اون عصبانی شدن و توهین کردن یا از زبان خودش یا از زبان مکتبش.


اما من نه به باورهای خم و راست شدنتون، نه سنگ زدن به شیطون و چرخیدنتون دور یک خانه به عنوان خانه خدا !!!! و.... نمیخندم.
مسخره تون هم نمیکنم.


چون من شماهارو درک میکنم، میدونم این بار سنگین هزاران ساله روی دوشتون که اجدادتون بهتون منتقل کردن چقدر سنگینه.
میدونم به این راحتی نمیشه بت هایی که ازش وحشت دارین رو کنار بذارین.




این آیه ای که گذاشتی اعجاز آمیز بود؟ :surprised:
من نمیدونم تعریف شما از اعجاز چیه، گویا هرچی بهش باور دارین اسمش اعجازه.


اینی که گذاشتی یکسری جمله معمولی بود خطاب به یکسری منتقد، واقعا هنوز تو شوک اعجازش هستم !!!!


در ضمن اینی که شما میگی اصلا بحث علم توش مطرح نمیشه.
چون نه شما و نه اون مفسر دسترسی به این خدای خیالی شما نداره، علم با دسترسی کامل به دست میاد که بشه بر اون مسلط بود.
اما این مفسرین که منظور خوانی میکنن، گویی بر این خدا مسلط شدن و منظورش رو درک میکنن !!!!!!!!!

شما فکر کن مسخره کردم.

بار سنگین هزار ساله... هرچه باور دارین اسمش اعجازه... یکسری جمله خطاب به یکسری منتقد...بحث علم توش مطرح نمیشه...برخدا مسلط شدن....:confused:

یاد اون قومی افتادم که خدا از طریق پیامبر یه کاریو ازشون خواست انجام بدن یه تعداد سوال کردن تا جای سوال واسه شون نموند ... گفتن اصلا چرا خدا به خودما وحی نمی کنه تا ما ایمان بیاریم.!
یا غیبت 40 روزه موسی و نشستن مهر بت گوساله ای که مردم به چش میدیدن و می پرستیدنش...
این قصه سر دراز دارد.

همه ی اون جمله ها جواب داره... ولی بی فایده است.
 

Lady Neo

عضو جدید
.
.
.

واسه من کافی که خدا بگه:ما نيك مى‏دانيم كه در مورد زنان و كنيزانشان چه بر آنان مقرر كرده‏ايم تا براى تو مشكلى پيش نيايد و خدا همواره آمرزنده مهربان است

خواهر گلم.

می فهمی چی داری میگی؟!! حالت خوبه؟! نگو عزیزم! اینو به مسخره نمیگم. جدی میگم.

فقط یه کوچولو بگم که بمب گزاران انتحاری هم به همین استدلال خودشون و یه عده بیگناه رو می ترکونن!
این چه حرفیه؟ قصد توهین ندارم. مگه تو زبونم لال، از خودت خرد نداری! اومدیم یه آیه تقلبی قران استناد کردن که ... . تو میری و ... .

نگرانت دارم میشم.


از دیدن این دست نوشته ها وحشت می کنم.
 

Nazi_Elite

عضو جدید
کاربر ممتاز
خواهر گلم.

می فهمی چی داری میگی؟!! حالت خوبه؟! نگو عزیزم! اینو به مسخره نمیگم. جدی میگم.

فقط یه کوچولو بگم که بمب گزاران انتحاری هم به همین استدلال خودشون و یه عده بیگناه رو می ترکونن!
این چه حرفیه؟ قصد توهین ندارم. مگه تو زبونم لال، از خودت خرد نداری! اومدیم یه آیه تقلبی قران استناد کردن که ... . تو میری و ... .

نگرانت دارم میشم.


از دیدن این دست نوشته ها وحشت می کنم.

قبول دارم اون یه جمله رو یه خورده تند رفتم:w20: ممنون... ولی از یه زاویه قبولش دارم و عقلم حکم کرد که اونو بگم.
شاید بدردت بخوره
http://www.shareh.com/persian/magazine/maaref_i/54/04.htm
 
آخرین ویرایش:

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
حقیقتش ازاین بحثاخسته شدم ودیگه نمیخواستم شرکت کنم ولی نکته ای که اشاره کردی جوانی که منصبی نداره چطورزندگیش
به ثبت برسه بایدبگم که اولازندگی پیامبرازبه دنیاآمدنش به ثبت رسیده .بعدهم پیامبرقبل ازبعثت به محمدامین معروف بوده .
خانواده ی پیامبرهم جزخانواده های بزرگ اون زمان بودند.ابوطالب وعبدالمطلب وعباس و... .
درزمان تبلیغ دین اسلام به پیامبرپیشنهادشداگردست ازتبلیغش برداره همه چیزبهش میدن مثل پول ومقام وکنیزو... .
تنهازن پیامبرکه باکره بوده عایشه بوده درحالی پیامبرزنی مثل امه سلمه داشته که فکرکنم خودت هم بدونی که پیرزن بوده.
بعضی اززنان پیامبردارای فرزندبودند که اگرازبعدهوس به قضیه نگاه کنیم عقلانی نیست .
درموردزینب هم که خیلی شبهه بهش واردمیکنن باتوجه به خویشاوندیش باروسول الله پیامبرمیتونست اول برای خودش عقدکنه
نه برای فرزندخواندش.ازاین جورمواردزیاده فکرکنم طولانی میشه وخودت هم میدونی پس به این نتیجه میرسیم محمدامین که
خطرمیکنه وپشت به مقام وثروت میکنه وسالهاتبعیدوسختی روتحمل میکنه مثل من وتو نبوده .شخصیت همچین انسانی در
اینکه قبل ازبعثت بادخترانی ارتباط داشته باشه نمیگنجه .درواقع نگاه شماخیلی سطحیه و همین دیگه ... .

چرا همش توجیه میکنید؟؟؟
 

persian_land

عضو جدید
کاربر ممتاز
اى پيامبر ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را داده‏اى حلال كرديم و كنيزانى را كه خدا از غنيمت جنگى در اختيار تو قرار داده و دختران عمويت و دختران عمه‏هايت و دختران دايى تو و دختران خاله‏هايت كه با تو مهاجرت كرده‏اند و زن مؤمنى كه خود را داوطلبانه به پيامبر ببخشددر صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد این ازدواج از روى بخشش ويژه توست نه ديگر مؤمنان ما نيك مى‏دانيم كه در مورد زنان و كنيزانشان چه بر آنان مقرر كرده‏ايم تا براى تو مشكلى پيش نيايد و خدا همواره آمرزنده مهربان است


***********************************


در اینجا صراحتا خدای مسلمانان، کنیزان را یک نوع غنیمت میداند.
و غنیمت یعنی یک جنس با ارزش.



سئوال اول :


چرا از نظر این خدا این کنیزان با ارزش هستند؟
مگه قراره با این کنیزان چه برخوردی صورت بگیره که برای مسلمانان با ارزش شدن؟





سئوال دوم :


مسلمانان اعتقاد راسخ دارند که قرآن کلام خالق انسان و زمین و کل کهکشان هاست.
در این آیه همین خدا تعداد زیادی زن را به پیامبرش پیشنهاد میدهد.


از طرفی میگوید این حکم فقط مخصوص توست، نه سایر انسان ها.
ما میخواهیم برای تو مشکلی نباشد.


مهمترین چیزی که باعث میشه داشتن تنوع در زن برای یک مرد مشکلی پیش نیاره چیه؟
وقتی خدا میگوید، اینهمه زن بهت دادیم تا برای تو مشکلی پیش نیاد، منظورش چیه؟
یک مرد با اینهمه زن و کنیز چه کنه براش مشکلی پیش نمیاد.





درخواست :


من این سئوال رو اکثر جاها پرسیدم یا توهین کردن یا حذفش کردن.
ای کاش برخوردی درست انجام بدین چون جز آوردن کلام خدای شما به هیچ کس اهانتی نکردم.
متشکرم.

من جواب تکت سوالاتت رو میدم نه با آیات قرآن .با عقل سلیم به شرطی که بخونیشون چون قرآن از لحاظ شما و دوستان اشتباهه
1.از نظر خدانود کنیزان با ارزش اند چون در آن زمان کنیزهای بسیار زیادی بودند که جامعه رو تشکیل می دادند. در جامعه ای که جنگ اتفاق می افته نسل مذکر یا مرد بسیار کمبود پیدا می کنه و نسل مونث افزایش چشم گیری داره که برای جلوگیری از فساد باید به این کار اقدام کرد. همین اتفاق در زمان جنگ تحمیلی ایران هم اتفاق افتاد و خیلی از خانم هایی که شوهرشون شهید شده بود با آقایان وصلت کردند . اما بحث اینکه چرا باید با کنیز ها ازدواج کنند این هست که اسلام دین محبت و برابری است . اسلام با شمشیر فقط قبایل و کسانی که حاضر به پذیرفتنش نشدن جنگید اما خانواده های آن ها گناهی ندارند که بعد از کشته شدن بزرگ و نان آور خانه آن ها را به جرم کفر رها کنند . پس موظف شدند با آن ها ازدواج کنند . ازدواج فقط عوامل جنسی ندارد ، محض اطلاعتون محبت دارد و نان آوری و خیلی چیزهای دیگر
2. در همین آیه طبق اعراب و صفت ها آن ازدواجی که فقط بر تو حلال می گردد ازدواج با زنی است که خودش را بر پیامبر ببخشد ...بخشیدن یعنی هیچ گونه طلب مهریه و چیزی نداشته باشد. و این فقط بر شخصی آزاد میشه که خداوند میتواند تضمین کند هرگز آن زن را از خانه خود بیرون نمی اندازد یا مهریه اش را توی سرش نمی زند یا به او نمی گوید مهری نداری و میخوام طلاق بدمت ...
خانم های عزیز دقت کنید که این آیه در بیان حمایت از آن هاست و می گوید هیچ مردی نمی تواند زنی را بدون مهر که پشتوانه زن است به عقد خود در آورد.... خداوند تنها این را برای شخص مجاز کرده که تضمین اخلاق او را می کند ... آیا بداخلاقی در این زمینه از محمد دارید؟؟؟
........................................
اگر سوال دیگری هست من از دیدگاه عقل تا اونجا که قبول کنید جواب میدم ... اگر هم پاسخی دارید من گوش میدم اما در مقابل توضیحاتی که دادم نه بیشتر نه کمتر
 

persian_land

عضو جدید
کاربر ممتاز
اولا گفته شده کنیزها جز غنایم جنگی هستند، غنیمت یعنی یک پدیده با ارزش.


ارزش کنیزی که مسلمانان شوهرش رو در جنگ میکشتند، دقیقا به چی بوده؟


مگه مسلمونا نمیگن به خاطر انسان دوستی به زن بیوه شده پناه میدادن، اونوقت چطوری انسان دوستی به غنیمت ربط پیدا میکنه؟؟؟؟؟!!!!




از طرفی خدای شما زنان رو تشویق میکنه داوطلبانه خودشان را به پیامبر ببخشند.
این داوطلبانه هم سیاسی و اجتماعیه؟
تفسیر می کنید؟ در این آیه شما تشویقی مبنی بر داوطلبانه بخشیدن می بینید؟؟؟؟ کجاش ؟؟ در این آیه میگه پیامبر می تونه با کسانی که می خواهند خودشون رو ببخشند ازدواج کنه ....نمونه بارز اش که هست و هزاران بار در دنیای جدید دیدم اینه که دختر دوست داره خودش به یک فوتبالیست ببخشه ...به یه هنرمند یا هزار تا چیز دیگه ..به غیر اینه ؟؟؟ اونوقت خدا میاد میگه به جز پیامبر که من تضمین می کنم کسی حق نداره بدون مهریه ازدواج کنه ....این مفهوم آیه است ..این افتخار دادن به زن هاست که میگه به جز پیامبر کسی حق نداره با زنی که خودش می بخشه ازدواج کنه
شما کتاب سیتوهه رو خوندین ؟ اون فضا رو یادتون میاد؟ حمله برده ها به شهر و گرفتن شهر ؟ اون نشانه یک ارتباط نامشروع بود ...نشانه خفقان و ارزش نگذاشتن به برده ها بود ؟ نبود؟ در اسلام هم مرد حق نداره با زنی رابطه داشته باشه و احساس وظیفه زمانی شکل می گیره که با اون زن ازدواج کرده باشه ...بماند که در اون زمان خیلی از مسلمانان از ازدواج سر باز می زدند و نمی خواستند بنا به دلایلی ازدواج کنند پس خداوند لفظ غنیمت به کار برد تا بدونند همانطور که در بحث اموال و غیره شریک هستند در بحث زنان بیوه و نگهداری هم شریکند و باید قانون را تماما اجرا کنند
 

persian_land

عضو جدید
کاربر ممتاز
خواهر گلم.

می فهمی چی داری میگی؟!! حالت خوبه؟! نگو عزیزم! اینو به مسخره نمیگم. جدی میگم.

فقط یه کوچولو بگم که بمب گزاران انتحاری هم به همین استدلال خودشون و یه عده بیگناه رو می ترکونن!
این چه حرفیه؟ قصد توهین ندارم. مگه تو زبونم لال، از خودت خرد نداری! اومدیم یه آیه تقلبی قران استناد کردن که ... . تو میری و ... .

نگرانت دارم میشم.


از دیدن این دست نوشته ها وحشت می کنم.
دقیقا همینطوریه .... فرقه سازی دقیقا اینگونه هستش ....شما می گید بمب گذارهای انتحاری اما هیچوقت خواستگاهشون مد نظر نمی گیرید ... هیچوقت نی گید چطور ممکنه که مسیحیت این همه فرقه بشه ...اسلام این همه فرقه بشه ....
تفکر همیشه خوب و دید انتقادی بهتر ...اما این که فردی مورد نقد قرار میده حتی لحظه ای تفکر نمی کنه نگران کننده است ...از هر دو طرف ....وقتی بحث از برده داری میشه شما فقط میگید که بده اما هیچوقت نی گید که در زمان محمد چقدر برده وجود داشت ؟ آیا در زمان محمد همانند زمان عیسی که به صلیب کشیدنش سر پیچی از دستوراتش بود یا نبود ؟ خدا هزاران بار در قرآن به محمد گفت به مردم بگو من هم بشری مثل شما هستم ....اما نمی دونم چرا شما این ها را نمی بینید ..منظورم از شما همه است چه کسانی که از اینور بام می افتند چه کسانی که از آن ور بوم می افتند .
.......
 

Lady Neo

عضو جدید
تفسیر می کنید؟ در این آیه شما تشویقی مبنی بر داوطلبانه بخشیدن می بینید؟؟؟؟ کجاش ؟؟ در این آیه میگه پیامبر می تونه با کسانی که می خواهند خودشون رو ببخشند ازدواج کنه ....نمونه بارز اش که هست و هزاران بار در دنیای جدید دیدم اینه که دختر دوست داره خودش به یک فوتبالیست ببخشه ...به یه هنرمند یا هزار تا چیز دیگه ..به غیر اینه ؟؟؟ اونوقت خدا میاد میگه به جز پیامبر که من تضمین می کنم کسی حق نداره بدون مهریه ازدواج کنه ....این مفهوم آیه است ..این افتخار دادن به زن هاست که میگه به جز پیامبر کسی حق نداره با زنی که خودش می بخشه ازدواج کنه

با احترام، دقیقا این قسمتها از نظرتون یکجور توهین به خواننده قران یا به شخص محمد هست. توهین به خواننده : یک چنین چیزی برای زن افتخار نیست. الله چرا صریحا اعلام نمی کند زن برابر با مرد است و دارای کرامت انسانی و البته چیزی بالاتر از یک غنیمت جنگی. این را می گویم چون اسلام ادعا دارد تکمیل ادیان است و بنابراین جامع و مناسب برای همه زمان ها. و این تکمیل باید تکمیل اخلاق هم باشد. مگر اینکه اخلاق را بخشی از دین ندانید.

توهین به محمد:او مگر چه برتری بر دیگر مردان دارد؟ مگر در قران نیامده که محمد بشری است چون دیگران. این پارتی بازی ها که در آیات مختلف شاهد آن هستیم چه معنی دارد؟ بر طبق عقل سلیم یک چیزهایی این وسط دارد می لنگد. این یعنی به زبان خودمانی : سوتی های قرآنی. که البته مفسران همیشه سعی در توجیه آن داشته اند.



دقیقا همینطوریه .... فرقه سازی دقیقا اینگونه هستش ....شما می گید بمب گذارهای انتحاری اما هیچوقت خواستگاهشون مد نظر نمی گیرید ... هیچوقت نی گید چطور ممکنه که مسیحیت این همه فرقه بشه ...اسلام این همه فرقه بشه ....
تفکر همیشه خوب و دید انتقادی بهتر ...اما این که فردی مورد نقد قرار میده حتی لحظه ای تفکر نمی کنه نگران کننده است ...از هر دو طرف ....وقتی بحث از برده داری میشه شما فقط میگید که بده اما هیچوقت نی گید که در زمان محمد چقدر برده وجود داشت ؟ آیا در زمان محمد همانند زمان عیسی که به صلیب کشیدنش سر پیچی از دستوراتش بود یا نبود ؟ خدا هزاران بار در قرآن به محمد گفت به مردم بگو من هم بشری مثل شما هستم ....اما نمی دونم چرا شما این ها را نمی بینید ..منظورم از شما همه است چه کسانی که از اینور بام می افتند چه کسانی که از آن ور بوم می افتند .
.......

ضمن اینکه درود به دوست خوب خودم که اگه یادت باشه در تاپیک پیشنهاد فیلم و درباره فیلم اولین بار با هم گپ زدیم. و بعد از اون دیگه اصلا توی او تاپیک ندیدمت و امیدوارم به خاطر عقاید خاصی که دارم نباشه. چرا که بارها شده افراد به همین دلیل ساده کلا ما رو انداختن تو ریسایکل بین دسکتاپشون. : )

اینکه از نظر شما من منتقد لحظه ای تفکر نمی کنم خیلی به نظرم جالبه چون اتفاقا از وقتی شروع به تفکر کردم تونستم دنیا رو به رنگ متفاوتی ببینم که در اون اخلاق و پویایی در ردیفی بالاتر از خمودگی و دنباله روی صرف داره.

در مورد بحث برده داری: حرف من دقیقا همان چیزی هست که بالاتر گفتم: این به نظر من خیلی احمقانه است که در قران یک آیه هم در نفی برده داری و حقوق حقه زن نداریم. زنی که ارزشش از ... چپ مرد هم کمتر است، جانش نیم جان یک مرد ارزش دارد، مگر ممکن است در آیه ای دیگر تصور کرد غنیمت دانستنش یکجور افتخار دادن به اوست؟! حرف در فی نفسه بد بودن فعل برده داری نیست. حرف از وزن آیات قران هستش. اینکه آیا واقعا برآمده از ذاتی قدسی می تواند باشد یا نه؟
در مورد آیه بشر بودن محمد هم بالاتر نوشتم و همین آیه نفی دلیل شما برای برتری دادن محمد در استفاده از غنایمی چون زنان است.
 

persian_land

عضو جدید
کاربر ممتاز
با احترام، دقیقا این قسمتها از نظرتون یکجور توهین به خواننده قران یا به شخص محمد هست. توهین به خواننده : یک چنین چیزی برای زن افتخار نیست. الله چرا صریحا اعلام نمی کند زن برابر با مرد است و دارای کرامت انسانی و البته چیزی بالاتر از یک غنیمت جنگی. این را می گویم چون اسلام ادعا دارد تکمیل ادیان است و بنابراین جامع و مناسب برای همه زمان ها. و این تکمیل باید تکمیل اخلاق هم باشد. مگر اینکه اخلاق را بخشی از دین ندانید.

توهین به محمد:او مگر چه برتری بر دیگر مردان دارد؟ مگر در قران نیامده که محمد بشری است چون دیگران. این پارتی بازی ها که در آیات مختلف شاهد آن هستیم چه معنی دارد؟ بر طبق عقل سلیم یک چیزهایی این وسط دارد می لنگد. این یعنی به زبان خودمانی : سوتی های قرآنی. که البته مفسران همیشه سعی در توجیه آن داشته اند.





ضمن اینکه درود به دوست خوب خودم که اگه یادت باشه در تاپیک پیشنهاد فیلم و درباره فیلم اولین بار با هم گپ زدیم. و بعد از اون دیگه اصلا توی او تاپیک ندیدمت و امیدوارم به خاطر عقاید خاصی که دارم نباشه. چرا که بارها شده افراد به همین دلیل ساده کلا ما رو انداختن تو ریسایکل بین دسکتاپشون. : )

اینکه از نظر شما من منتقد لحظه ای تفکر نمی کنم خیلی به نظرم جالبه چون اتفاقا از وقتی شروع به تفکر کردم تونستم دنیا رو به رنگ متفاوتی ببینم که در اون اخلاق و پویایی در ردیفی بالاتر از خمودگی و دنباله روی صرف داره.

در مورد بحث برده داری: حرف من دقیقا همان چیزی هست که بالاتر گفتم: این به نظر من خیلی احمقانه است که در قران یک آیه هم در نفی برده داری و حقوق حقه زن نداریم. زنی که ارزشش از ... چپ مرد هم کمتر است، جانش نیم جان یک مرد ارزش دارد، مگر ممکن است در آیه ای دیگر تصور کرد غنیمت دانستنش یکجور افتخار دادن به اوست؟! حرف در فی نفسه بد بودن فعل برده داری نیست. حرف از وزن آیات قران هستش. اینکه آیا واقعا برآمده از ذاتی قدسی می تواند باشد یا نه؟
در مورد آیه بشر بودن محمد هم بالاتر نوشتم و همین آیه نفی دلیل شما برای برتری دادن محمد در استفاده از غنایمی چون زنان است.

جواب قسمت اول ات رو اینجوری میدم که ببین در همه ادیان الهی که ما میشناسیم بعضی از امور بد هستند و بعضی دیگر خوب ....من مثال های امروزی میزنم براتون ....اینکه هزاران بار در قرآن اومده من بشری مثل شما هستم ..آیا در جامعه های امروزی رئیس جمهور هر کشور بشر نیست ؟ چطور که دارای حریم های قضایی هستش و نمی شه در زمان حکومتش بهش ایرادی وارد کرد ؟این ها پارتی بازی محسوب نمی شود ؟ این تنها مختص ایران هم نبود در ایتالیا آمریکا و ... هم انجام گرفت ..یا اینکه وقتی به سمتش کفش یا هرچیزی پرتاب میشه شخص 6 ماه میره ناکجا آباد ....اینطور خدمتتون عرض کنم هرکسی بنا به مسوولیتی که میگیره قدرت پیدا می کنه ....اینکه خداوند حقی رو به پیامبرش میده شاید هزاران جنبه داشته باشه که از لحاظ ما آشکار نیست ...از حق اینکه همه دوست دارند با اولیا خدا باشند تا شکوندن دل یک مسلمون ...همانطوری که گفتم ممکنه یک فوتبالیست اینقدر محبوبیت در میان مردم داشته باشه خیلی ها دوست داشته باشند اینکار بکنند اما تضمینی بر اجرای اون ها وجود نداره ...... مثل این میمونه که بگیم پیامبر هم بشری مثل ما بود و قرآن هزار بار گفته اما چرا به او قدرت معجزه داده ؟ برای اینکه خداوند ضمانت کرده که این در راه درست و در راه خواست خدا انجام میگیره ......این که تفاوت من و شما و پیامبر هستش ......
خداوند در قرآن در مورد برده صحبت نکرده حق با شماست و حتی به مسلمانان هم پیشنهاد کرده که در زمان جنگ برده داری کنند ....اما آیا آزاد گذاشته که هرکسی با هر دینی رو برده خود کنند؟ آیا مفهوم برده داری همونه که 1400 سال پیش بوده ؟ خدا چه کسانی رو برده معرفی کرده ؟ و به چه دلیل ....بارها گفتم و باز هم می گم خدا به کسانی برده اطلاق کرده که خانواده آن ها به دست مسلمانی بی نان آور شده ....به آن ها غنیمت جنگی هم گفته ..... و جواب آن در این که من براتون بزرگ می نویسم تا تفکر کنید:
بعد از هر جنگی در زمان های پیشین خانواده ها تا نفر آخر کشته می شدند یا بعد از هزاران کار رها می شدند که تفاوتی با مرگ نداشته....خداوند به مسلمین تاکید کرده که این کارها را نکنید یا با آن ها ازدواج کنید یا آن ها را چون غنیمت جنگی همانطوری که طلاها و امولشان را تقسیم می کنید نگه دارید تا بتوانند زندگی کنند و نه آن ها را تا آخرین نفر بکشید یا رهایشان کنید بدون هیچ چیزی .
چیزی که شما رو ناراحت می کنه رفتار و اعمال بعد از پیامبر و امامان هست که من هم بارها به خاطر این مورد اخطار گرفتم و نصف پست های من در این زمینه پاک شده .به قول معروف خوب هاش مونده و بدهاش رفته....

در جواب شما نسبت به نقد فیلم بگم والا خیلی مشغول پاییان نامه ام ...درگیرم وگرنه هنوز فیلم میبینم و البته گاهی میام نت .....من در میان دوستانم همه جور دوست دارم و از دوستی با شما هم افتخار می کنم ....

در جواب اینکه فرمودید خدا در هیچ جای قرآن نگفته زن و مرد برابرند من توجه شما رو به این آیه جلب می کنم و حرفم تمام می کنم :
سوره نساء :

«یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثِیراً وَ نِساءً»
اى مردم، از پروردگارتان که شما را از «نفس واحدى» آفرید و جفتش را (نیز) از او آفرید، و از آن دو، مردان و زنان بسیارى پراکنده کرد، پروا دارید.


آیا خداوند حرف از نفس واحد نمی زند؟ آفرینش واحد ؟ نمی گوید هر دورا از یک چیز آفریدم ؟ آیا این نمی شود برابری؟؟؟؟
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
جواب قسمت اول ات رو اینجوری میدم که ببین در همه ادیان الهی که ما میشناسیم بعضی از امور بد هستند و بعضی دیگر خوب ....من مثال های امروزی میزنم براتون ....اینکه هزاران بار در قرآن اومده من بشری مثل شما هستم ..آیا در جامعه های امروزی رئیس جمهور هر کشور بشر نیست ؟ چطور که دارای حریم های قضایی هستش و نمی شه در زمان حکومتش بهش ایرادی وارد کرد ؟این ها پارتی بازی محسوب نمی شود ؟ این تنها مختص ایران هم نبود در ایتالیا آمریکا و ... هم انجام گرفت ..یا اینکه وقتی به سمتش کفش یا هرچیزی پرتاب میشه شخص 6 ماه میره ناکجا آباد ....اینطور خدمتتون عرض کنم هرکسی بنا به مسوولیتی که میگیره قدرت پیدا می کنه ....اینکه خداوند حقی رو به پیامبرش میده شاید هزاران جنبه داشته باشه که از لحاظ ما آشکار نیست ...از حق اینکه همه دوست دارند با اولیا خدا باشند تا شکوندن دل یک مسلمون ...همانطوری که گفتم ممکنه یک فوتبالیست اینقدر محبوبیت در میان مردم داشته باشه خیلی ها دوست داشته باشند اینکار بکنند اما تضمینی بر اجرای اون ها وجود نداره ...... مثل این میمونه که بگیم پیامبر هم بشری مثل ما بود و قرآن هزار بار گفته اما چرا به او قدرت معجزه داده ؟ برای اینکه خداوند ضمانت کرده که این در راه درست و در راه خواست خدا انجام میگیره ......این که تفاوت من و شما و پیامبر هستش ......
خداوند در قرآن در مورد برده صحبت نکرده حق با شماست و حتی به مسلمانان هم پیشنهاد کرده که در زمان جنگ برده داری کنند ....اما آیا آزاد گذاشته که هرکسی با هر دینی رو برده خود کنند؟ آیا مفهوم برده داری همونه که 1400 سال پیش بوده ؟ خدا چه کسانی رو برده معرفی کرده ؟ و به چه دلیل ....بارها گفتم و باز هم می گم خدا به کسانی برده اطلاق کرده که خانواده آن ها به دست مسلمانی بی نان آور شده ....به آن ها غنیمت جنگی هم گفته ..... و جواب آن در این که من براتون بزرگ می نویسم تا تفکر کنید:
بعد از هر جنگی در زمان های پیشین خانواده ها تا نفر آخر کشته می شدند یا بعد از هزاران کار رها می شدند که تفاوتی با مرگ نداشته....خداوند به مسلمین تاکید کرده که این کارها را نکنید یا با آن ها ازدواج کنید یا آن ها را چون غنیمت جنگی همانطوری که طلاها و امولشان را تقسیم می کنید نگه دارید تا بتوانند زندگی کنند و نه آن ها را تا آخرین نفر بکشید یا رهایشان کنید بدون هیچ چیزی .
چیزی که شما رو ناراحت می کنه رفتار و اعمال بعد از پیامبر و امامان هست که من هم بارها به خاطر این مورد اخطار گرفتم و نصف پست های من در این زمینه پاک شده .به قول معروف خوب هاش مونده و بدهاش رفته....

در جواب شما نسبت به نقد فیلم بگم والا خیلی مشغول پاییان نامه ام ...درگیرم وگرنه هنوز فیلم میبینم و البته گاهی میام نت .....من در میان دوستانم همه جور دوست دارم و از دوستی با شما هم افتخار می کنم ....

در جواب اینکه فرمودید خدا در هیچ جای قرآن نگفته زن و مرد برابرند من توجه شما رو به این آیه جلب می کنم و حرفم تمام می کنم :
سوره نساء :

«یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثِیراً وَ نِساءً»
اى مردم، از پروردگارتان که شما را از «نفس واحدى» آفرید و جفتش را (نیز) از او آفرید، و از آن دو، مردان و زنان بسیارى پراکنده کرد، پروا دارید.


آیا خداوند حرف از نفس واحد نمی زند؟ آفرینش واحد ؟ نمی گوید هر دورا از یک چیز آفریدم ؟ آیا این نمی شود برابری؟؟؟؟

نه نمیشه برابری...چرا تو قرآن گفته مرد از زن برتره؟؟؟مگه نگفته؟؟؟؟مگه نگفته زن باید تابع مرد باشه؟؟مگه نگفته هر چی مرد گفت زنش باید بگه چشم؟؟چرا مگه زن آدم نیس؟؟چرا باید یکی بهش بگه این کارو کن اون کارو نکن..اینجا برو اونجا نرو!!
چیزی به نام برابری و عدالت در دین اسلام وجود نداره...
گفته ارث زن نصفه ارث مرده و اینم به نفعه زنه؟!کی گفته به نفعه زنه...خدا میگفت 2تاشون برابرن چرا نگفت؟!اصلا ما دوس داریم ضرر کنیم نمیخوام سود ی ببریم که به نفعمون باشه..
مگه نگفته مرد سرپرست زنه؟؟؟مگه این چیزا رو نگفته پس چرا میگید برابری؟؟
چرا مرد میتونه همزمان 4 تا یا بیشتر زن داشته باشه؟؟فرآن گفته اگه بتونه عدالتو و بینشون برقرار کنه اشکالی نداره 100 تا زنم بگیره؟؟خیانت کردن عدالته؟؟
کدوم زنی تحمل میکنه؟؟
اصلا فرض بر این که زنم میتونست بیشتر شوهر داشته باشه شما خودت تحمل میکردی؟؟؟چرا زنا باید تحمل کنن ولی شما نه؟؟؟
 

Similar threads

بالا