دلگیرم...

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
من دلم میگیره میرم اینجا:


اینجا کجاست ؟؟؟
خیلی با حاله
فقط جادش باریکه
 

دختر یخی

عضو جدید
ارتباطم...قطعه قطعه.......اما............
بیخیال شما خبرنداری نمیفهمی من چی میگم....

اره گاهی اوقات با ادما ارتباط ندغری ولی خطراتی کهع برات جا گذاشتن یه دنیا اذیتت میکنه.واسه من اینجوریه دلم میخاد اون ادما و خاطراتشون از ذدهنم بره ولی هس .دلم میخاد یه قرص فراموشی بخورم یزایی رو که نمیخامفراموش کنم...
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خوبه ولی کاش میشد هر ازگاهی حرف هم میزد که اونجوری عالی میشد.راستی شما با موتورتون خارج از کشورم رفتین؟

اگه می تونستم برم که تا بحال رفته بودم

خرفم می زنه زبونشو باید یاد بگیری



تا که بودیم نبودیم کسی

کشت مارا غم بی همنفسی...........................
 

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
اگه می تونستم برم که تا بحال رفته بودم

خرفم می زنه زبونشو باید یاد بگیری



تا که بودیم نبودیم کسی

کشت مارا غم بی همنفسی...........................

تا که بودیم نبودیم کسی،

کشت ما را غم بی همنفسی
تا که رفتیم همه یار شدند،
خفته ایم و همه بیدار شدند
 

دختر یخی

عضو جدید
اگه می تونستم برم که تا بحال رفته بودم

خرفم می زنه زبونشو باید یاد بگیری

تا که بودیم نبودیم کسی

کشت مارا غم بی همنفسی...........................

تنهاییم هممون خیلی تنهاییم و همینه علت ناامیدیمون...نه که بگم کسی نیس افراد زیادی دور و برموننن اما حرفمونو نمی فهمن....خداااااااااااااااااااااااااااااا
 

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
قدر آیینه بدانیم چو هست

نه در آن موقع که افتادو شکست
[FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]در حیرتم از مرام این مردم پست [/FONT][FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]/ این طایفه ی زنده کش مرده پرست [/FONT]
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برگ از درخت خسته میشه

پاییز براش بهونست
 

red hat

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقـتـے حـس میڪنم ...
جایــے در ایــטּ ڪره ے خاڪے . .
تــو نفـس میڪشـے و مـטּ ...
از هــماטּ نفـس هایتـــ ،،، نفـس میڪشم آرام مــی شوم !
تـو بــاش !!!
هـوایـتـــ ! بـویـت ! بـراے زنده مانـدنـم ڪافـــے ستـــ

 

دختر یخی

عضو جدید
همیشه باید یک کسی باشد...
که معنی سه نقطه‌های انتهای جمله‌هایت را بفهمد...
همیشه باید کسی باشد...
تا بغض‌هایت را قبل از لرزیدن چانه‌ات بفهمد...
... باید کسی باشد...
... که وقتی صدایت لرزید بفهمد...
که اگر سکوت کردی، بفهمد...
باید کسی باشد...
که اگر بهانه‌گیر شدی بفهمد...
باید کسی باشد...
که اگر سردرد را بهانه آوردی برای رفتن نبودن بفهمد...
بفهمد که درد داری...
که زندگی درد دارد...
بفهمد که دلگیری...
بفهمد که دلت برای چیزهای کوچک تنگ شده...
بفهمد که دلت برای راه رفتن، برای دویدن، تنگ شده. . .
آری...همیشه باید کسی باشد
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همیشه باید یک کسی باشد...
که معنی سه نقطه‌های انتهای جمله‌هایت را بفهمد...
همیشه باید کسی باشد...
تا بغض‌هایت را قبل از لرزیدن چانه‌ات بفهمد...
... باید کسی باشد...
... که وقتی صدایت لرزید بفهمد...
که اگر سکوت کردی، بفهمد...
باید کسی باشد...
که اگر بهانه‌گیر شدی بفهمد...
باید کسی باشد...
که اگر سردرد را بهانه آوردی برای رفتن نبودن بفهمد...
بفهمد که درد داری...
که زندگی درد دارد...
بفهمد که دلگیری...
بفهمد که دلت برای چیزهای کوچک تنگ شده...
بفهمد که دلت برای راه رفتن، برای دویدن، تنگ شده. . .
آری...همیشه باید کسی باشد

گشتم نبود نگرد نیست آخرش به موتور رضایت دادم
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هیچ تنها و غریبی طاقت غربت چشماتو نداره
هر چی دریا رو زمینه نمی تونه قد چشمات
ابر بارونی بیاره
وقتی دلگیری و تنها
غربت تمام دنیا
از دریچه ی قشنگ چشم روشنت می باره
وقتی دلگیری و تنها.....
نمی تونم غریبه باشم توی آیینه چشمات
تو بزار که من بسوزم مث شمعی توی شبهات
توی این غروب دلگیر جدایی
توی غربتی که همرنگ چشاته
همیشه غبار اندوه روی گلبرگ لباته
حرفی داری روی لبهات
اگه آه سینه سوزه
اگه حرفی از غریبی
اگه گرمای تموزه
تو بگو به این شکسته
قصه های بی کسی تو
اضطراب و نگرانیت
حرفای دلواپسی تو
نمی تونم....
 

دختر یخی

عضو جدید
خسته ام از آرزوها،
آرزوهای شعاری
شوق پرواز مجازی،
بال های استعاری
لحظه های کاغذی را
روز و شب تکرار کردن
خاطرات بایگانی
زندگی های اداری
با نگاهی دل شکسته
چشم های پینه بسته
خسته ام از چشم انتظاری،
خسته از درهای بسته
سقف های سرد و سنگین،
پله های رو به پایین،
دست های سرد و بی روح.
آسمان های اجاری
صندلی های خمیده
میز های صف کشیده
خنده های لب پریده
گریه های اختیاری
خسته ام از بی قراری
پارک های این حوالی
پرسه های بی خیالی.....
 

emperatoretanhai

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هههههههیییییییییییییییییی روووووووزززززگگگااااااررررررررر
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دلگیر که
میشوم
گاهی مینویسم
اما
دیگر نوشتن نیز
شادم
نمیکند
 

Mitra2012

عضو جدید
به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
مهم نیست که چه اندازه می بخشیم بلکه مهم اینه که در بخشایش ما چه مقدار عشق وجود داره.
 
بالا