mehmari
عضو جدید
مرسیییییییمن شب 10.30 یا 11 به بعد هستم حتما.البته بچه ها کی میتونیین بیایین بگین اونموقع بیام
کسی هست آیا؟
مرسیییییییمن شب 10.30 یا 11 به بعد هستم حتما.البته بچه ها کی میتونیین بیایین بگین اونموقع بیام
گفت خانم مهندس درو ببند برو بیرون جلسه بعد بیا ... خانومه هم نا اشنا ... تعجب میکرد...سلام . به منم میگفتی منم میومدم دیگه .
بازم میگفت مهندس دست نزن ؟؟ کیا قبول شده بودن ؟؟؟
بله ه ه ه هسلام بچه ها؟
خوبین؟؟؟؟؟
گفت خانم مهندس درو ببند برو بیرون جلسه بعد بیا ... خانومه هم نا اشنا ... تعجب میکرد...
مام هرهر
افتادم تو هچل مجتمع داد تری دی کنم
تا فردا 11 اونم
شما تازه اومدین؟؟؟؟؟؟؟؟بله ه ه ه ه
شمام مهندسین؟ کجایین ایشالا؟
راستی سلام
اکامی سلام دادما!!!!!!!!!!!از بچه ها کیا بودن ؟؟؟ اسمی بگو
نه تازه که نه! به تاریخ نگا کنین خوب!شما تازه اومدین؟؟؟؟؟؟؟؟
همه منو اینجا میشناسنا!!!!!!!!!!!
من اراک قبولیدم.
اکامی سلام دادما!!!!!!!!!!!
نه تازه که نه! به تاریخ نگا کنین خوب!
موفق باشین
اکامی جون جونم برات بگه سرابی بهمنیار حیدر حسن زاده از خانما کمن هیچکدوم از دانشگاه خودمون نیستن!
چه خبر از شما نیستیااااا
آهااااااااااا.نه تازه که نه! به تاریخ نگا کنین خوب!
موفق باشین
اکامی جون جونم برات بگه سرابی بهمنیار حیدر حسن زاده از خانما کمن هیچکدوم از دانشگاه خودمون نیستن!
چه خبر از شما نیستیااااا
مهر اراک؟شما تازه اومدین؟؟؟؟؟؟؟؟
همه منو اینجا میشناسنا!!!!!!!!!!!
من اراک قبولیدم.
ممنون خوبم.سلام نفیسه . چجوری؟؟؟ خوبی ؟؟؟
اره ممنونم.مهر اراک؟
خوشوقتم نوفق باشیییین
افشین بود مرتضی نبودمرتضی و افشین هم تویه اون کلاس بودن ؟؟ ای بابا دلم گرفت
بله همکلاسی اوکامی بودم و باز شدم!اره ممنونم.
شما همکلاسی اکامی هستین دیگه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ممنون خوبم.
یه زمانی که نازمعمار بود ما برو و بیایی داشتیما....
نازییییییییییییی کجاییییییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
افشین بود مرتضی نبود
راستی به استاد یوسف گفتم میخاییم بیایم کلاست گفت جا نداریم بعد کلاس باش دفتر بودم گفت بیا نمیدونم چرا پیش بابک نگفت...
منم همینطور!!!! ولی دلم بیشتر گرفت اونجا ... اخه همه قریبن
بله همکلاسی اوکامی بودم و باز شدم!
خوابگاه؟؟؟؟؟
مگه غیر بومی هستی؟؟؟؟؟ از کجا؟؟؟
(جهت آشنایی دیگه!)
از قم.بله همکلاسی اوکامی بودم و باز شدم!
خوابگاه؟؟؟؟؟
مگه غیر بومی هستی؟؟؟؟؟ از کجا؟؟؟
(جهت آشنایی دیگه!)
داداشی رفتم اساطیر از شنبه کلاسا شروع میشه ایشالا
فردا میرم سبلان خواستی بیا
آره مخصوصا ساختمون قبلیالان هم برو بیا داری. راستی میگم تو یه زمانی ناراحت بودی دانشگات شبیه خونست . دانشگاه مارو میدیدی چی میگفتی ؟؟ دانشگاه اول ما یه خونه 2 طبقه بود . ولی بهترین لحظه ها رو اونجا داشتیم یادش بخیر . مگه نه مهمار ؟
آره مخصوصا ساختمون قبلی
نفیسه خانم یه کریدور داشت مثل بازار سرپوشیده (راسته) تازه حیاط نداشت آنتراکتا همه جمع میشدیم تو همین راسته
شما سروریتوفیق اجباری که میگن منما
ای دل غافل!!!!شما سروری
دلم خیلی گرفته!
اکامی افتضاح بود آخه.الان هم برو بیا داری. راستی میگم تو یه زمانی ناراحت بودی دانشگات شبیه خونست . دانشگاه مارو میدیدی چی میگفتی ؟؟ دانشگاه اول ما یه خونه 2 طبقه بود . ولی بهترین لحظه ها رو اونجا داشتیم یادش بخیر . مگه نه مهمار ؟