پایگاه خبری تحلیلی اعتدال- رضاشاه در طول زندگی خود و حتی پس از مرگ به دلایل گوناگون به القاب مختلفی خوانده شدهاست. در جوانی به نام ناحیهای که از آن برخاسته بود «رضا سوادکوهی» نامیده میشد. با ورود به نظامیگری به مناسبت استفاده از مسلسل ماکسیم به «رضا شصت تیر» و «رضا ماکسیم» و بعدها به «رضاخان» و سپس، با ذکر درجه نظامیاش، به «رضاخان میرپنج» شناخته شد. بعد از کودتای ۱۲۹۹ و به دستگرفتن وزارت جنگ و فرماندهی کل قوا، او را «سردار سپه» میخواندند. پس از رسیدن به پادشاهی و گزیدن نام خانوادگی پهلوی به «رضاشاه پهلوی» شناخته شد. در آن دوران با تصویب مجلس شورای ملی به او لقب «رضاشاه کبیر» داده شد.وی بعد به دست گیری قدرت و تاسیس حکومت پهلوی با کمک انگلیسی ها در سال 1304 توسط مجلس فرمایشی موسسان در ادامه خوی دیکتاتور مابانه خود و ایجاد نظام پادشاهی مطلقه خواهان انحلال مجلس شورای ملی، تنها دستاورد ظاهری انقلاب مشروطیت شد که این دستور دیکتاتور پهلوی با مخالفت انگلیس ها و مشاورین وی از جمله تیمور تاش قرار گرفت .
این افراد برای اجتناب رضا خان از این عمل به او گفته بودند برای حفظ ظاهر که هم شده این مجلس باید وجود داشته باشد اما با برگزاری انتخابات فرمایشی می توانیم شخصیت های نزدیک به خود را وارد مجلس کنیم و از قدرت نمایندگان جلوگیری کنیم.
از همین رو رضا خان در طول دوران سلطنت خود هیچ گاه به مجلس ملی اهمیت نمی داد و هرگاه می خواست نامی از مجلس ببرد آن را" طویله" صدا می زد. گویا فراموش کرده بود ...
تصویر دیده نشده ای از جوانی «رضا قلدر» در زمانی که پیش قراول سفارت هلند بود
دیکتاتوری که همیشه از بالا به پایین به ملت ایران نگاه می کرد، اینگونه در برابر اربابان خارجی ذلیل بود!
÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷
دیکتاتور در زمان اوج قدرت؛ همه زیر چشمی به وی نگاه می کردند تا مبادا ...
÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷
قیاس کنید!