چه لذتى دارد اين حجاب وقتی صد قافله دل کثیف همرهت نیست!

anjam.vazife

عضو جدید
جهت همون پنجره!!!!!!!!




سفیران سعدبن ابی وقاص و رستم فرخ زاد چندین بار آمدند و رفتند.سفیر سعد چون اولین بار به بارگاه فرمانده سپاه ایرانیان رستم را بر تخت زرین نشسته دید، پشتی ها و مخده های زربافت بر تخت چیده و فرش های گلابتون بر زمین تالار گسترده بود و ایرانیان همه تاجی بر سر و زیوری بر پیكر داشتند.پیلان جنگی در اطراف و اكناف آن جایگاه ایستاده بودند.سفیر بادیه نشین عرب سنان بر كف، شمشیر بر كمر، و كمان بر دوش نزدیك شد و اسب خود را كنار تخت رستم فرمانده سپاه ایرانیان بست. در این موقع ایرانیان بر او نهیب زدند ولی وقتی خواستند وی را از این كار بازدارند رستم مانع شد. مرد عرب بر نیزه خود تكیه میكرد و طرف رستم گام بر می داشت نوك نیزه را به فرش ها و بالش ها و مخده ها فرو می برد و پاره می كرد و ایرانیان با تعجب می نگریستند،چون مرد عرب نزد رستم آمد و به گفت و گو پرداخت جواب های تند می داد و پیوسته كلمات حكیمانه و پاسخ های محكم و دل نشین او رستم فرخ زاد را به حیرت و وحشت می اندخت.
رفتار و گفتار سفرا اعراب كه همه از خردمندان عرب بودند و چندین بار به اردوگاه ایرانیان آمدند، رستم فرخ زاد را كه مرد عاقل و عاقبت اندیشی بود به تفكر و تامل واداشت.گمان می رود همین گفت و شنود باطنی و اساسی داستانی باشد كه اعراب از قول رستم فرخ زاد به این شرح نقل كرده اند:
( هنگامی كه رستم به جنگ سعد بن ابی وقاص رفت در خواب فرشته ای را دید كه از آسمان فرود آمد و كمان ایرانیان را جمع كرد و مهر نمود و با خود به آسمان برد).
به علاوه چیزی كه دائما در مورد عرب مشاهده می شد گفتار جازم و اعتماد به نفس و صبر و حوصله فوق العاده آنها هنگام شدائد بود و این خصایص اخلاقی در مقابل اجتماع متزلزل و آشفته و بی ثبات ایرانی هر فرمانده با تدبیر دیگری غیر از رستم فرخ زاد را هم به اندیشه فرو می برد و به تأمل وامی داشت.
مثلا سعد بن ابی وقاص هر نوبت یك سفیر تازه تعیین می نمود و به نزد رستم می فرستاد و در این مدت حتی برای یك بار یك نفر را دو نوبت به عنوان سفارت به اردو گاه ایرانیان اعزام ننمود.
رستم به یكی از رسولان گفت سبب چیست؟ كه امیر شما در هر نوبت رسولی دیگر می فرستد و یك كس دوبار به رسالت نمی آید.آن مرد عرب جواب داد به دلیل اینكه رفتار امیر ما در شادی و غم مسلمین بر مبنای عدل و داد است و او روا نمی دارد كه یك شخص را متقاعب زحمت دهد و دیگران آسوده باشند. رستم از این سخن و سیرت اعراب منفعل شد و دانست كه بنای مقررات جدید آنان بر اصلی بزرگ و جهانی استوار است.
همچنین روزی رستم به یكی از سفیران اعزامی اعراب كه نیزه در دست داشت گفت: این دوك چیست كه در دست تست؟ او گفت: پاره آتش در هر حال سوزنده است، چه بزرگ باشد چه كوچك، دیگر بار رستم به یك مرد عرب كه غلاف شمشیر كهنه و زنگ زده ای در دست داشت گفت: با این سلاح فرسوده می خواهید با ما جنگ كنید؟
مرد عرب پاسخ داد:غلاف شمشیر كهنه است ولی تیغه شمشیر تیز و بران است و ارزش شمشیر در نفس او باشد نه در غلاف متكلف. این چیزها و نظایر آن عزم رستم فرخ زاد را آن چنان دچار تزلزل نمود كه به ملازمان خود روی آورد و گفت وضع و حال این مردم از دو صورت خارج نیست. سخنان ایشان یا راست باشد یا دروغ، اگر دروغ گویند، قومی كه اسرار خود را با این جدیت حفظ كنند و در هیچ امری با هم اختلاف ننمایند و در راز پوشی بدین حد با هم دم ساز متفق اند كه هیچ كدام سر خود را فاش نسازند، مسلما قومی به غایت نیرومند و قوی باشند.ولی اگر راست گویند هیچ كس را در برابر آنان تاب و توان نخواهد بود.ایرانیان از این سخن رستم به غایت غمگین شدند و بانگ برآوردند و گفتند بیش از این سخن مگوی و از نوادری كه از این مجهولان می شنوی متعجب مشو و در تصمیم خود در جنگ با آنان استوار باش.رستم گفت: این سخن با شما نه از آن می گویم كه بر مقابله این قوم جازم نیست بلكه شما را از حال ایشان آگاه می كنم و چیزی را كه استنباط كرده ام با شما در میان می گذارم.این برخوردهای گستاخانه و این سخنان پر شور رستم فرخ زاد و ملازمان او را به وحشت و شگفتی می انداخت وقتی مغیرة بن شعبه از جانب تازیان به رسالت نزد رستم آمد، گستاخانه پیش رفت و بر كرسی رستم فرمانده كل سپاه ایرانیان و در كنار او نشست.ملازمان سپهبد او را فرو كشیدند و ملامت كردند. مغیرة گفت ما شما را خردمند می انگاشتیم، اكنون نادان تر از شما كس نمی بینم. در بین ما تازیان هیچ كس، دیگری را بنده نیست گمان كردم شما نیز چنین باشید، بهتر آن بود كه از اول می گفتید كه برخی از شما بندگان برخی دیگرید، از رفتار شما دانستم كه كار شما رو به سختی است و كشور با چنین شیوه و آیین نماند. داستان ملاقت مغیرة با رستم را به طریقی دیگر نیز در كتاب ها نقل كرده اند از جمله می نویسند رستم پیامی نزد سعد فرستاد مغیرة بیامد و موی جدا كرده و گیسوان چهار پاره فرو هشته بود.رستم به وی گفت شما عربان در سختی و رنج بودید و نزد ما به سودا گری و مزدوری می آمدید، چون نان و نعمت ما را بخورید برفتید و یاران و كسان خود را بیاوردید.كار ما و شما مانند داستان آن مرد است كه باغی داشت. روزی روباهی در آن باغ دید و گفت یك روباه را چه اهمیت باشد و باغ مرا از او چه زیان افتد.بهمین جهت او را از آنجا براند.پس آن روباه برفت و روباهان را جمع كرد و به آن باغ آورد در همین موقع باغبان از راه رسید چون كار را، بدان گونه دید در باغ را بست و رخنه ها را محكم نمود و روباهان داخل باغ را كشت.گمان دارم كه آنچه شما را بدین سركشی وا داشته است سختی و رنج است بازگردید، شما را نان و جامه دهیم.اكنون به دیار خود بروید و بیش موجب آزار ما نشوید. مغیرة جواب سختی را به سپهبد رستم داد و گفت از سختی و بدبختی آنچه گفتی ما بدتر از آن بودیم تا پیامبری در میان ما آمد و حال ما دیگر شد.ما را فرمان داد كه شما را به دین حق بخوانیم یا با شما پیكار كنیم، اگر بپذیرید بلاد شما هم شما راست جز با دستوری اندر آن نیاییم و گرنه باید جزیه دهید، یا پیكار كنید تا فرجام كار چه شود؟ در این موقع رستم برآشفت و گفت: هرگز گمان نمی كردم كه چندان زنده باشم كه چنین سخنی بشنوم.
همچنین ربعی بن عامر كه از طرف سعد بن ابی وقاص به رسالت نزد سپهبد رستم آمده بود گفت: شما ایرانیان كار خوردن و نوشیدن را بزرگ گرفته اید و ما آن را به چیزی نمی گیریم. به طور كلی سادگی رفتار و استواری رأی و سخنان عبرت آموز مشتی مردم ساده بیابان گرد كه لباس ژنده و رأی بلند داشتند بیش از پیش رستم و یارانش را به اعجاب افكند. این سخنان شور انگیز و رفتار دلیرانه نشان میداد كه دیر یا زود تازیان ملك خسروان را به زیر سلطه خویش درمی آورند.

کاش با منع پست میدادی
اینا جاش تو انجمن داستان و قصه هستش نه اینجا!!سرتاپای این جریان مورد داره حوسله تاپیک نمیکشه اینارو نقد کنم اگه خواستی تاپیک جداگانه بزن منو هم دعوت کن واس بحث تا بیشتر مطلب روشن شه
 

Mkvisual

عضو جدید
به نظر شما مردم ایران قبل از اسلام کافر بودن؟ یعنی هر کسی که مسلمان نباشد، کافر محسوب میشود؟ اصلا چه دلیل داشته که مسلمونا به کشور های اطراف حمله کنند؟ باخودشون فکر کردن که وظیفه دارن چون تازه از جاهلیت در اومدن و دیندار شدن به باقی کشور ها حمله کنند؟ من متوجه نمیشم برای چی اینهمه از کار اشتباه یه عده .... دفاع میکنید؟ مثلا میخواهید کار زشت یعده ... راتوجیه کنید؟ مگه مسیحیت که الان اینهمه به اون روی آوردن، جنگیده تا همه رو به راه خودش دعوت کنه؟ مگه آیین مهر ایرانی که در اون زمان که نه اطلاع رسانی بود و نه جنگیدن که دینشونو گسترش بدن، سرتاسر اروپا رو نگرفته بود؟
این همه توجیه برای یه کار اشتباه، عین اشتباه میباشد.



چطور اینو میگید که در دین هیچ اجباری نیست؟ ما وقتی به دنیا میایم، بچه مسلمون هستیم تا وقتی میمیریم، اگه این وسط کسی دین خودشو تغییر بده، به جرم محاربه، به اعدام محکوم میشه.



دوست عزیز ...
واقعا یکمی ، فقط یکمی تحقیق کافیه برای این که بفهمی شما آزادی هر دینی داشته باشی ( مسئولیت اون دنیاش با خودته ، بنده هم دقیقا نمیدنم که اگه از اسلام رفتی چند بار میتونی برگردی ، ر.ج : رساله ی شرعیه ) ، ولی حق نداری برای اون دین تبلیغ کنی . مثله اینکه شما تو خونه میتونی خودتو با چاقو زخمی کنی ولی تو خیابون نه !!!

دوم اینکه ، شما که اینقدر به مسیحیت ارادت داری ، کتابها و مقالاتی در مورده جنگ های صلیبی رو یه نگاهی بندازی بدک نیست ...
آیین مهر هم که الان نمیدونم کجا فراگیره ؟!
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
عزیزم اگه یه نفر مغول اینجا پیدا شه اونو هم محکوم میکنم ولی من مغول نمیبینم و بحث سر حمله مغول نیست سر حمله سپاه اسلام هست
مشکل شما اینجاست تو واقعه هیروشیما مقصر رو خلبانی که بمبو رها کرده میدونید نه کسی که فرمان حمله اتمی رو داده اون فقط یک سرباز هست.
بهتر بقیه پست های منو بخونین فقط مشورت نیست این همکاری برای غارت هست اگه عمر کار خوبی نکرده چرا علی همکاری ومشورت و راهنماییش کرده میذاشت عمر تو این جنگ شکست یا کشته میشد تا سرش به سنگ بخوره و حضرت علی میومد از راه درست مردم ایرانو به راه راست هدایت میکردند نه با قتل و غارت.
نرود میخ آهنین بر سنگ
خوبه که تو همون پست جوابتو دادم.یه بنده خدایی بود عین شما که فقط کپی پیست میکرد البته اون یارو خدارو هم قبول نداشت الان اگه بودش خیلی میتونست بهتون کمک کنه.
 

masisabz

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست عزیز ...
واقعا یکمی ، فقط یکمی تحقیق کافیه برای این که بفهمی شما آزادی هر دینی داشته باشی ( مسئولیت اون دنیاش با خودته ، بنده هم دقیقا نمیدنم که اگه از اسلام رفتی چند بار میتونی برگردی ، ر.ج : رساله ی شرعیه ) ، ولی حق نداری برای اون دین تبلیغ کنی . مثله اینکه شما تو خونه میتونی خودتو با چاقو زخمی کنی ولی تو خیابون نه !!!

دوم اینکه ، شما که اینقدر به مسیحیت ارادت داری ، کتابها و مقالاتی در مورده جنگ های صلیبی رو یه نگاهی بندازی بدک نیست ...
آیین مهر هم که الان نمیدونم کجا فراگیره ؟!


چرا کسی که یه دین دیگه داره نباید اونو تبلیغ کنه؟ چرا؟؟ مگه ما میترسیم که دین ما برای حرفهای اونا پاسخی نداره؟!!

باید خدمت شما عرض کنم، من هیچ ارادتی به مسیحیت ندارم، فقط گفتم الان که این همه پیرو داره، مگه با جنگ پیرو اون شدن؟ در ضمن، در زمان جنگ صلیبی کسی مسیحی نشد.

عزیزم من نمیدونم چرا شما اینطوری هستی، متنو هر جوری که دوست داری میخونی. من عرض کردم، زمانی که اونهمه گسترش داشت!! الان کسی آیین مهرو فراگیر نمیدونه!!
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
چرا کسی که یه دین دیگه داره نباید اونو تبلیغ کنه؟ چرا؟؟ مگه ما میترسیم که دین ما برای حرفهای اونا پاسخی نداره؟!!

باید خدمت شما عرض کنم، من هیچ ارادتی به مسیحیت ندارم، فقط گفتم الان که این همه پیرو داره، مگه با جنگ پیرو اون شدن؟ در ضمن،در زمان جنگ صلیبی کسی مسیحی نشد.

عزیزم من نمیدونم چرا شما اینطوری هستی، متنو هر جوری که دوست داری میخونی. من عرض کردم، زمانی که اونهمه گسترش داشت!! الان کسی آیین مهرو فراگیر نمیدونه!!

خوشم میاد که خودت حرف حقو زدی
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
البته نوشته ی شما منبع نداشت اما احتمالا خودتون درستی اونو قبول داشتین که اینجا آوردین
.
تا پیامبری در میان ما آمد و حال ما دیگر شد.ما را فرمان داد كه شما را به دین حق بخوانیم یا با شما پیكار كنیم، اگر بپذیرید بلاد شما هم شما راست جز با دستوری اندر آن نیاییم و گرنه باید جزیه دهید، یا پیكار كنید تا فرجام كار چه شود؟ در این موقع رستم برآشفت و گفت: هرگز گمان نمی كردم كه چندان زنده باشم كه چنین سخنی بشنوم

این جمله یعنی چی؟؟؟
جانبداری از جنگی که به طمع ملک و کنیز و برای "بدست آوردن ثروتهای یک کشورِ دچار هرج و مرج سیاسی" اما به نام گسترش دین الهی صورت گرفته فقط چهره ی اون دین الهی رو خراب می کنه...
قضاوت با خودتون دوست عزیزم...
.
در ضمن مطالعه ی زندگینامه ی امثال مغیره و سعد ابی وقاص بخصوص برای اونها که شیعه هستند عمق اندیشه های اسلامی و اوج تربیت اسلامی اونها رو فاش می کنه و نشون می ده چقدر انگیزه های الهی داشتند...
باز هم قضاوت با خود شماست
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
البته نوشته ی شما منبع نداشت اما احتمالا خودتون درستی اونو قبول داشتین که اینجا آوردین
.


این جمله یعنی چی؟؟؟
جانبداری از جنگی که به طمع ملک و کنیز و برای "بدست آوردن ثروتهای یک کشورِ دچار هرج و مرج سیاسی" اما به نام گسترش دین الهی صورت گرفته فقط چهره ی اون دین الهی رو خراب می کنه...
قضاوت با خودتون دوست عزیزم...
.
در ضمن مطالعه ی زندگینامه ی امثال مغیره و سعد ابی وقاص بخصوص برای اونها که شیعه هستند عمق اندیشه های اسلامی و اوج تربیت اسلامی اونها رو فاش می کنه و نشون می ده چقدر انگیزه های الهی داشتند...
باز هم قضاوت با خود شماست

متاسفانه مثل اینکه شما پستهای اولی من و دوستان نخوندید
اصلا هیچ جانبداری از جنگ نبود
من گفتم که با خیلی از رفتار در حمله به ایران اعراب شاید مخالف باشم که دلیل اصلی اون را هم نبود حکومت در دست صاحبش میدونستم اگرچه خیلی هم اغراق شده درمورد حمله اعراب
اما بحث سر اسلام اوردن ایرانیان بود که دلیل اون جنگ وحمله اعراب و جزیه نبوده که اگر این دلایل میبود باید تحت حملات دیگری هم
که به ایران شده بود تاثیر میپذیرفت و....... ا.ن سخن معروف شریعتی و......
 

NEGINNN

کاربر بیش فعال
به به، ببین کی اینجاس!!
حالا که شما میگی چشم!! نگنه تو داری تاریخ میخونی همش؟ مارو باش فکر کردیم، م.... دستت!!

تا من برم کتاب گیر بیارم، تو بگو کی حمله کرده، نکنه باز امریکایی ها توطئه کرده بودن؟؟

اشکال این جماعتم همینه

فکر میکنن بقیه دور از جون شما باشه نفهمن و خودشون یه پا عقل کلن در صورتی که......................!

البته ببخشیدا با شخص خاصی نبودم کلی گفتم............
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
متاسفانه مثل اینکه شما پستهای اولی من و دوستان نخوندید
اصلا هیچ جانبداری از جنگ نبود
من گفتم که با خیلی از رفتار در حمله به ایران اعراب شاید مخالف باشم که دلیل اصلی اون را هم نبود حکومت در دست صاحبش میدونستم اگرچه خیلی هم اغراق شده درمورد حمله اعراب
اما بحث سر اسلام اوردن ایرانیان بود که دلیل اون جنگ وحمله اعراب و جزیه نبوده که اگر این دلایل میبود باید تحت حملات دیگری هم
که به ایران شده بود تاثیر میپذیرفت و....... ا.ن سخن معروف شریعتی و......
اصل جنگ اشتباه بود چه با اغراق چه بی اغراق... چه با صاحب اصلیش چه بی صاحب اصلیش
جنگ برای گسترش دین توجیه عقلانی نداره
.
من خیلی برای دکتر شریعتی احترام قائلم اما ایشون تاریخ نگار نیستن... ضمن اینکه تاریخ های نوشته شده هم منابع 100% معتبر محسوب نمی شن...
حالا من هم بخوام جامعه شناسی بکنم می گم از ملت ایران بعید می دونم تحت تاثیر دینی قرار بگیرن که یا باید قبولش کنی یا اگه قبول نکردی باید جریمه ی مالی بشی!!
آخه ملتی که حتی زبان طرف مقابلش رو نمی فهمه چطور با این گستردگی تحت تاثیر جاذبه های فرهنگی قرار می گیره که اصلا نمی شناسه و راه ارتباطی برای شناختش هم یا نداره یا به سختی داره... مگه اینکه بخواین بگین ملت ایرن اون زمان تماما تو کالج های عرب زبان تحصیلات عالیه گذرونده بودن
تاکید می کنم بحث من سر اسلام نیست سر نحوه ی ورودش به ایرانه...
شاید بشه پذیرفت ملت ایران بعد چندین سال مقاومت و شورش و پرداخت جریمه و به اسیری و کنیزی رفتن کم کم با این دین آشنا شده و بهمین خاطر هم بعد بیرون انداختن عربها به دین سابق برنگشتن...
یا اینکه بخاطر بلایی که عده ای سر آیین ساده ی زرتشت آوردن و اونو به یه دین حکومتی تبدیل کردن به آیین سابق برنگشتن... اما اینکه مردم با آغوش باز از سپاه اسلام استقبال کردن به لحاظ منطقی قابل پذیرش نیست
از منظر روانشناسی انسان حتی حرف درست رو اگه زور چاشنیش باشه نمی پذیره...
مثلا خود من عقیده دارم تو ایران از خیلی جهات به زنها داره ظلم می شه اما اگه کسی بخواد بخاطر همین مساله به وطن من حمله بکنه به طور قطع می ایستم جلوش... چون من یه زن ایرانیم و خودم تصمیم میگیرم شرایطم چطور باید باشه و چطور اونو تغییر بدم و نمی خوام بیگانه برای فکر من تصمیم بگیره...
این مساله ی کاملا واضحیه...
.
واما حملات دیگر که به ایران شده... من تا به حال به موردی برنخوردم که نوشته باشه مثلا مغولها برای رواج دینشون به کشورها حمله کردن یا اسکندر یا بقیه... اگه موردی هست خوشحال می شم بیشتر در موردش بدونم...
ضمن اینکه ما ایرانیها گاهی سرمون رو زیر برف هم می کنیم... درسته فرهنگ ایرانی تو فرهنگ مغولی مستحیل نشد اما به هر حال تاثیراتی پذیرفته... مثلا تو زبان فارسی کلماتی هستند که ریشه ی مغولی دارن... نمی شه که بگیم یه قومی مدتهای طولانی اینجا حکومت کردن و تماما تاثیر پذیرفتن و اصلا تاثیر نذاشتن...
در مورد مقدونی ها و عربها هم این مساله صادقه...
 

anjam.vazife

عضو جدید
دوست عزیز ...
واقعا یکمی ، فقط یکمی تحقیق کافیه برای این که بفهمی شما آزادی هر دینی داشته باشی ( مسئولیت اون دنیاش با خودته ، بنده هم دقیقا نمیدنم که اگه از اسلام رفتی چند بار میتونی برگردی ، ر.ج : رساله ی شرعیه ) ، ولی حق نداری برای اون دین تبلیغ کنی . مثله اینکه شما تو خونه میتونی خودتو با چاقو زخمی کنی ولی تو خیابون نه !!!

دوم اینکه ، شما که اینقدر به مسیحیت ارادت داری ، کتابها و مقالاتی در مورده جنگ های صلیبی رو یه نگاهی بندازی بدک نیست ...
آیین مهر هم که الان نمیدونم کجا فراگیره ؟!
تحقیقات وسیعت منو کشته .
نرود میخ آهنین بر سنگ
خوبه که تو همون پست جوابتو دادم.یه بنده خدایی بود عین شما که فقط کپی پیست میکرد البته اون یارو خدارو هم قبول نداشت الان اگه بودش خیلی میتونست بهتون کمک کنه.

وقتی منابعت تموم میشه میرسی به جمله نرود میخ آهنین بر سنگ . ما کمک لازم نداریم . اگه دیدید جایی جوابتون داده نشده نقل کنین تا روشن تر جوابتونو بدم

اصل جنگ اشتباه بود چه با اغراق چه بی اغراق... چه با صاحب اصلیش چه بی صاحب اصلیش
جنگ برای گسترش دین توجیه عقلانی نداره
.
من خیلی برای دکتر شریعتی احترام قائلم اما ایشون تاریخ نگار نیستن... ضمن اینکه تاریخ های نوشته شده هم منابع 100% معتبر محسوب نمی شن...
حالا من هم بخوام جامعه شناسی بکنم می گم از ملت ایران بعید می دونم تحت تاثیر دینی قرار بگیرن که یا باید قبولش کنی یا اگه قبول نکردی باید جریمه ی مالی بشی!!
آخه ملتی که حتی زبان طرف مقابلش رو نمی فهمه چطور با این گستردگی تحت تاثیر جاذبه های فرهنگی قرار می گیره که اصلا نمی شناسه و راه ارتباطی برای شناختش هم یا نداره یا به سختی داره... مگه اینکه بخواین بگین ملت ایرن اون زمان تماما تو کالج های عرب زبان تحصیلات عالیه گذرونده بودن
تاکید می کنم بحث من سر اسلام نیست سر نحوه ی ورودش به ایرانه...
شاید بشه پذیرفت ملت ایران بعد چندین سال مقاومت و شورش و پرداخت جریمه و به اسیری و کنیزی رفتن کم کم با این دین آشنا شده و بهمین خاطر هم بعد بیرون انداختن عربها به دین سابق برنگشتن...
یا اینکه بخاطر بلایی که عده ای سر آیین ساده ی زرتشت آوردن و اونو به یه دین حکومتی تبدیل کردن به آیین سابق برنگشتن... اما اینکه مردم با آغوش باز از سپاه اسلام استقبال کردن به لحاظ منطقی قابل پذیرش نیست
از منظر روانشناسی انسان حتی حرف درست رو اگه زور چاشنیش باشه نمی پذیره...
مثلا خود من عقیده دارم تو ایران از خیلی جهات به زنها داره ظلم می شه اما اگه کسی بخواد بخاطر همین مساله به وطن من حمله بکنه به طور قطع می ایستم جلوش... چون من یه زن ایرانیم و خودم تصمیم میگیرم شرایطم چطور باید باشه و چطور اونو تغییر بدم و نمی خوام بیگانه برای فکر من تصمیم بگیره...
این مساله ی کاملا واضحیه...
.
واما حملات دیگر که به ایران شده... من تا به حال به موردی برنخوردم که نوشته باشه مثلا مغولها برای رواج دینشون به کشورها حمله کردن یا اسکندر یا بقیه... اگه موردی هست خوشحال می شم بیشتر در موردش بدونم...
ضمن اینکه ما ایرانیها گاهی سرمون رو زیر برف هم می کنیم... درسته فرهنگ ایرانی تو فرهنگ مغولی مستحیل نشد اما به هر حال تاثیراتی پذیرفته... مثلا تو زبان فارسی کلماتی هستند که ریشه ی مغولی دارن... نمی شه که بگیم یه قومی مدتهای طولانی اینجا حکومت کردن و تماما تاثیر پذیرفتن و اصلا تاثیر نذاشتن...
در مورد مقدونی ها و عربها هم این مساله صادقه...
عزیز این پستت همی جاهایی برا تامل داشت مثل حمله مغول ها و ... ولی از دید منتقدانه بقیه اصلا دلیل و منبع و حتی منطق درستی نداشتند مثل حقوق زن ممکنه پادشاهان حقوق زن رو رعایت نکرده باشن ولی مردم برا مقابله با عقاید مزدورا برخواسته بودن و تو پست های قبلیم ثابت کرده بودم که زن ها اون موقع حتی راس کشور هم قرار گرفته بودن جایی که الان هم که الانه هیچ کشوری همچین مقامی به یک زن نداره.و اسلام آوردن ایرانی ها که بسی بحث توش هست بعد نسل ها آدم کشی و کتاب سوزی فک میکنید چند صدسال بعد کی از افکار گدشتگانش اطلاع داره تا انتخابی برا دینش داشته باشه و مورد های زیادی هست اگه بخوای ریز به ریز تو
وقت مناسبی توضیح میدم بدرود
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست عزیزم این بحث زنان که گفتم مربوط به امروز بود... به فعل ها اگه دقت کنید مشخصه... و فقط هم به عنوان مثال عرض کردم...
دارم می گم تو ایران چنین مشکلی وجود داره اما من ایرانی باید با فکر خودم حلش کنم نه اینکه یکی از بیرون بیاد به بهانه ی خوشبخت کردن من به وطنم حمله کنه... اصلا من حرفی از زن تو دوران باستان زدم؟؟؟
.
خوشحال می شم موارد مشکل دار پست من رو توضیح بدین... تا ببینم مشکل کجاست؟
 

anjam.vazife

عضو جدید
با قسمت های سبز موافقم
اصل جنگ اشتباه بود چه با اغراق چه بی اغراق... چه با صاحب اصلیش چه بی صاحب اصلیش
جنگ برای گسترش دین توجیه عقلانی نداره

.
من خیلی برای دکتر شریعتی احترام قائلم اما ایشون تاریخ نگار نیستن... ضمن اینکه تاریخ های نوشته شده هم منابع 100% معتبر محسوب نمی شن...
حالا من هم بخوام جامعه شناسی بکنم می گم از ملت ایران بعید می دونم تحت تاثیر دینی قرار بگیرن که یا باید قبولش کنی یا اگه قبول نکردی باید جریمه ی مالی بشی!!
آخه ملتی که حتی زبان طرف مقابلش رو نمی فهمه چطور با این گستردگی تحت تاثیر جاذبه های فرهنگی قرار می گیره که اصلا نمی شناسه و راه ارتباطی برای شناختش هم یا نداره یا به سختی داره... مگه اینکه بخواین بگین ملت ایرن اون زمان تماما تو کالج های عرب زبان تحصیلات عالیه گذرونده بودن
تاکید می کنم بحث من سر اسلام نیست سر نحوه ی ورودش به ایرانه...
شاید بشه پذیرفت ملت ایران بعد چندین سال مقاومت و شورش و پرداخت جریمه و به اسیری و کنیزی رفتن کم کم با این دین آشنا شده و بهمین خاطر هم بعد بیرون انداختن عربها به دین سابق برنگشتن...
یا اینکه بخاطر بلایی که عده ای سر آیین ساده ی زرتشت آوردن و اونو به یه دین حکومتی تبدیل کردن به آیین سابق برنگشتن... اما اینکه مردم با آغوش باز از سپاه اسلام استقبال کردن به لحاظ منطقی قابل پذیرش نیست
از منظر روانشناسی انسان حتی حرف درست رو اگه زور چاشنیش باشه نمی پذیره...
مثلا خود من عقیده دارم تو ایران از خیلی جهات به زنها داره ظلم می شه اما اگه کسی بخواد بخاطر همین مساله به وطن من حمله بکنه به طور قطع می ایستم جلوش... چون من یه زن ایرانیم و خودم تصمیم میگیرم شرایطم چطور باید باشه و چطور اونو تغییر بدم و نمی خوام بیگانه برای فکر من تصمیم بگیره...
این مساله ی کاملا واضحیه...

.
واما حملات دیگر که به ایران شده... من تا به حال به موردی برنخوردم که نوشته باشه مثلا مغولها برای رواج دینشون به کشورها حمله کردن یا اسکندر یا بقیه... اگه موردی هست خوشحال می شم بیشتر در موردش بدونم...
ضمن اینکه ما ایرانیها گاهی سرمون رو زیر برف هم می کنیم... درسته فرهنگ ایرانی تو فرهنگ مغولی مستحیل نشد اما به هر حال تاثیراتی پذیرفته... مثلا تو زبان فارسی کلماتی هستند که ریشه ی مغولی دارن... نمی شه که بگیم یه قومی مدتهای طولانی اینجا حکومت کردن و تماما تاثیر پذیرفتن و اصلا تاثیر نذاشتن...
در مورد مقدونی ها و عربها هم این مساله صادقه...

بحثتون سر اسلام نبود خب اگه عمر و علی رو از اسلام حذف کنی کی باید به عنوان مسلمون ناب بپزیریم ؟؟
گفته بودین شاید بشه پذیرفت بعد اشنایی ایرانی ها با اسلام اومدن اسلامو پذیرفتن تو جوابتون حافظ میگه
از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است -- از نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
به باغ تازه کن آیین دین زردشتی کنون -- که لاله بر افروخت آتش نمرود

اون قسمتی که بعد مسله زن اوردین من احساس کردم درباره قبل اسلام صحبت کردید - شرمنده
 

Mkvisual

عضو جدید
چرا کسی که یه دین دیگه داره نباید اونو تبلیغ کنه؟ چرا؟؟ مگه ما میترسیم که دین ما برای حرفهای اونا پاسخی نداره؟!!

باید خدمت شما عرض کنم، من هیچ ارادتی به مسیحیت ندارم، فقط گفتم الان که این همه پیرو داره، مگه با جنگ پیرو اون شدن؟ در ضمن، در زمان جنگ صلیبی کسی مسیحی نشد.

عزیزم من نمیدونم چرا شما اینطوری هستی، متنو هر جوری که دوست داری میخونی. من عرض کردم، زمانی که اونهمه گسترش داشت!! الان کسی آیین مهرو فراگیر نمیدونه!!

اسلام برای کسانی که مخالف با اسلام هستند جواب داره ولی یه مثالی میزنم تا روشن تر شی ... شما نباید فحشا را تو جامعه تبلیغ کنی ، درسته که جامعه دلیلی برای رده فحشا داره ولی تبلیغه شما میتونه باعثه گمراهیه افراده کم تجربه بشه .
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
دقیقا من گفتم بحث من سر اسلام نیست چون این دو مقوله جدا هستن... من به شخصه تو خود قرآن به موردی برنخوردم و همینطور تو زندگینامه ی پیامبر اسلام که به صرف مسلمان کردن عده ای مجوز حمله به اونها صادر شده باشه... واسه همین من این دو مبحثو جدا می دونم... و فکر می کنم تو این مبحث از درست و غلط اسلام بحث کردن، جز منحرف کردن بحث نتیجه ی دیگه ای نداره
و مسلمان ناب هم ممکنه اصلا وجود نداشته باشه... چرا تئوریها رو با قائلین به اون تئوری بسنجیم؟؟؟ ارزیابی درستی نیست... علی، عمر یا هرکس دیگه باید بر مبنای تئوریهای اسلام ارزیابی شن و نه برعکس!
.
و لطفا به اون شاید تو جمله ی من بیشتر دقت کنید.... درباره ی چنین مساله ای اصلا نمی شه با اطمینان صحبت کرد... شاید چند ده تا گزینه ی دیگه هم بشه به این شایدها اضافه کرد... اما اینها صرفا حدسیات و نتیجه گیریهای ماست... حتی ممکنه حقیقت تلفیقی از همه ی این موارد باشه... البته شاید هم این نظریات من تحت تاثیر بدبینی ای باشه که به تاریخ دارم... چون می دونید که: تاریخ را فاتحان می نویسند
 

masisabz

عضو جدید
کاربر ممتاز
اسلام برای کسانی که مخالف با اسلام هستند جواب داره ولی یه مثالی میزنم تا روشن تر شی ... شما نباید فحشا را تو جامعه تبلیغ کنی ، درسته که جامعه دلیلی برای رده فحشا داره ولی تبلیغه شما میتونه باعثه گمراهیه افراده کم تجربه بشه .


من قصد جسارت ندارم، ولی از مثال شما معلومه که چقدر جواب داره! آخه وقتی نمیتونی مساله دینو با فحشا از هم تفکیک کنی مگه مجبوری دفاع کنی؟

یه جمله هست که میگی، اگه میخوای چیزیو خراب کنی، از اون بد دفاع کن!! شما الان دقیقا داری همین کارو با اسلام میکنی.
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
من قصد جسارت ندارم، ولی از مثال شما معلومه که چقدر جواب داره! آخه وقتی نمیتونی مساله دینو با فحشا از هم تفکیک کنی مگه مجبوری دفاع کنی؟

یه جمله هست که میگی، اگه میخوای چیزیو خراب کنی، از اون بد دفاع کن!! شما الان دقیقا داری همین کارو با اسلام میکنی.

این جماه هم از معلم شهبد شریعتی!!!!!!!!!!
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
اصل جنگ اشتباه بود چه با اغراق چه بی اغراق... چه با صاحب اصلیش چه بی صاحب اصلیش
جنگ برای گسترش دین توجیه عقلانی نداره
.
من خیلی برای دکتر شریعتی احترام قائلم اما ایشون تاریخ نگار نیستن... ضمن اینکه تاریخ های نوشته شده هم منابع 100% معتبر محسوب نمی شن...
حالا من هم بخوام جامعه شناسی بکنم می گم از ملت ایران بعید می دونم تحت تاثیر دینی قرار بگیرن که یا باید قبولش کنی یا اگه قبول نکردی باید جریمه ی مالی بشی!!
آخه ملتی که حتی زبان طرف مقابلش رو نمی فهمه چطور با این گستردگی تحت تاثیر جاذبه های فرهنگی قرار می گیره که اصلا نمی شناسه و راه ارتباطی برای شناختش هم یا نداره یا به سختی داره... مگه اینکه بخواین بگین ملت ایرن اون زمان تماما تو کالج های عرب زبان تحصیلات عالیه گذرونده بودن
تاکید می کنم بحث من سر اسلام نیست سر نحوه ی ورودش به ایرانه...
شاید بشه پذیرفت ملت ایران بعد چندین سال مقاومت و شورش و پرداخت جریمه و به اسیری و کنیزی رفتن کم کم با این دین آشنا شده و بهمین خاطر هم بعد بیرون انداختن عربها به دین سابق برنگشتن...
یا اینکه بخاطر بلایی که عده ای سر آیین ساده ی زرتشت آوردن و اونو به یه دین حکومتی تبدیل کردن به آیین سابق برنگشتن... اما اینکه مردم با آغوش باز از سپاه اسلام استقبال کردن به لحاظ منطقی قابل پذیرش نیست
از منظر روانشناسی انسان حتی حرف درست رو اگه زور چاشنیش باشه نمی پذیره...
مثلا خود من عقیده دارم تو ایران از خیلی جهات به زنها داره ظلم می شه اما اگه کسی بخواد بخاطر همین مساله به وطن من حمله بکنه به طور قطع می ایستم جلوش... چون من یه زن ایرانیم و خودم تصمیم میگیرم شرایطم چطور باید باشه و چطور اونو تغییر بدم و نمی خوام بیگانه برای فکر من تصمیم بگیره...
این مساله ی کاملا واضحیه...
.
واما حملات دیگر که به ایران شده... من تا به حال به موردی برنخوردم که نوشته باشه مثلا مغولها برای رواج دینشون به کشورها حمله کردن یا اسکندر یا بقیه... اگه موردی هست خوشحال می شم بیشتر در موردش بدونم...
ضمن اینکه ما ایرانیها گاهی سرمون رو زیر برف هم می کنیم... درسته فرهنگ ایرانی تو فرهنگ مغولی مستحیل نشد اما به هر حال تاثیراتی پذیرفته... مثلا تو زبان فارسی کلماتی هستند که ریشه ی مغولی دارن... نمی شه که بگیم یه قومی مدتهای طولانی اینجا حکومت کردن و تماما تاثیر پذیرفتن و اصلا تاثیر نذاشتن...
در مورد مقدونی ها و عربها هم این مساله صادقه...

اول یه چند تانکته
بحث کنیزی و اسارت و..که گفتید در جنگ اتفاق افتاده و خیلی از مناطق هم بودند که
خودشون قبول کردند جزیه بپردازند و اتفاق خاصی هم رخ نداد
در مورد جزیه هم ببنید بحث بحث مالیات که در تمام جوامع هست یعنی همین مالیاتی هم که لان از اقلیت های مزهب میگیرند جزیه نام داره
واین چیز نا عادلانه ای هم نیست چرا در مورد خود مسلمانان با نام خمس وزکات و حتیمالیات مطرح بوده ودر اون زمان زکات جمع اوری میشده و
در حالی که از گروهی که جزیه میگرفتند کاری به زکات و...نداشتن
این که بحث زبان عربی کردید و اینکه مردم به دین اشنا شدن ببییند به خول شاعر دوصو گفته چون نیم کردار نیست و
اگر مطالعه کنیم صدر اسلام را اگر چه خصوصیت های باقی مانده از جاهلیت در بعد از پیامبر باقی ماند حتی در بعضی خلفا
اما خیلی از ویژگی های اسلامی هم مثل همون سادگی و برابری وجدا نکردن طبقه اشرافی و عوام وعدالت اسلامی در خیلی از موارد رعایت میشد
و این ساده زیستی و.... در زندگی خود عمر وابوبکر هم میتونید ببینید
و یان اسلام اوردن ایرانیان هم همش همرا با جنگ صورت نگرفته
در قرن ده میلادی، یعنی سه قرن پس از فتح ایران، آتشکده های زرتشتیان در عراق و فارس و کرمان و سیستان و خراسان و آذربایجان و در سراسر ایران برپا بود. پیروان دین زرتشت به تدریج و به اختیار خود به دین اسلام گرویدند
و حتی قبل از جنگ قادسیه هم در بحرین که جز ایران بود عده زیادی اسلام اوردن

در مورد حمله مغول هم گفتم تاثیر پذیری و قطعا واژگان و...تاثیر پذیری فرهنگی چنانی نداره تاثیر گذاری یعنی متمدن کردن یک گروه وحشی
ببینید آثار تاریخی که خود مغولان تحت تاثیر فرهنگ ایرن ساختند

یکم زیادی در مورد حمله اعراب اغراق شده نه اینکه بخواهیم صد درصد دفاع کنیم اما...........

یک نمونه بینید این خیلی جالبه تاثیر ایرانی ها بر مغولان:
دولت ايلخانان مغول که به وسيله هلاکوخان تأسيس شد، با مردم مسلمان قلمرو خود بسيار بد رفتاري مي‏ کرد، اما مسلمانان همچنان پاي بندي خود را به دين اسلام حفظ کردند. کم کم تعدادي از مغولان تحت تأثير فرهنگ اسلامي و شرايط سياسي ـ اجتماعي، مسلمان شدند.از جمله سلطان احمد تکودار از ايلخانان مغول اسلام را پذيرفت . سرانجام تعداد مغولان مسلمان تا آن اندازه زياد شد که دولت ايلخانان نيز به اسلام گرايش يافت

چرا ایرانیان به دین اونها رو نیاوردن!!!!!!!!!!!
و ایا حمله اعراب قابل مقایهسه با مغولان هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اصلا یه نکته دیگه هم بگم به بعضی دوستان .............
اگر دين اسلام ظاهر نمي‏شد ديني كه در ايران پذيرفته مي‏شدبازم دين زرتشتي نبود چون که مقبوليت خود را از دست داده بود و مردم اون نمي‏خواستند شايد آن دين، دين مسيحيت بود و نشانه آن نيز پيدا شده بود


جالب تر اينکه تمام کشورهاي آسياي جنوب شرقي که مسلمانند مانند مالزي و اندونزي که پر جمعيت ترين کشور اسلامي است و حتي بسياري از کشورهاي آفريقايي توسط ايرانيان مسلمان شدند
چگونه ممکن است کسي که به زور مسلمان شده و اعتقادي به آن نداره در راه تبليغ اسلام عمل کنه
به گسترش اسلام و حتي جانفشاني در راه آن اقدام کند


و اینکه اگه تاریخ بررس کنید میبیند حتی ایرانیا کمک های موثری هم در بعضی موارد به اعراب انجام دادن
 

masisabz

عضو جدید
کاربر ممتاز
این جماه هم از معلم شهبد شریعتی!!!!!!!!!!

چه بهتر، شاید حرف، یکی از همفکرای خودتونو بهتر متوجه بشید.

جالب تر اينکه تمام کشورهاي آسياي جنوب شرقي که مسلمانند مانند مالزي و اندونزي که پر جمعيت ترين کشور اسلامي است و حتي بسياري از کشورهاي آفريقايي توسط ايرانيان مسلمان شدند
چگونه ممکن است کسي که به زور مسلمان شده و اعتقادي به آن نداره در راه تبليغ اسلام عمل کنه
به گسترش اسلام و حتي جانفشاني در راه آن اقدام کند


و اینکه اگه تاریخ بررس کنید میبیند حتی ایرانیا کمک های موثری هم در بعضی موارد به اعراب انجام دادن

اینو با شما موافقم، همونطوری که میبینید،در این دوره، به طور خیلی جذابی، ایرانیها از خود عربا مسلمونترن:confused:
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه بهتر، شاید حرف، یکی از همفکرای خودتونو بهتر متوجه بشید.



اینو با شما موافقم، همونطوری که میبینید،در این دوره، به طور خیلی جذابی، ایرانیها از خود عربا مسلمونترن:confused:

بازم خوبه
اما
این خودمون خودتون و......یعنی چی؟؟؟؟؟
 

masisabz

عضو جدید
کاربر ممتاز
این جماه هم از معلم شهبد شریعتی!!!!!!!!!!

بازم خوبه
اما
این خودمون خودتون و......یعنی چی؟؟؟؟؟

من کتابهای شریعتیو دوست دارم به عنوان یه نویسنده، یه شاعر، ولی هیچوقت جامعه شناسی و تاریخ نگاری اونو قبول ندارم. چون چه شما قبول داشته باشی و نه، اون غرق در اسلام بوده و کسی که عاشق چیزی شد، دیگه معایب اونو نمیبینه. خوبه ما یه درصدی هم برای درستی گفتار دیگران در نظر بگیریم.

من هیچوقت قانع نشدم که یه دین، باید توسط جنگ گسترش پیدا کنه. شما هر چقدر هم از این تاریخ نوشته های اعراب بیاری، این کار زشت اونارو توجیه نمیکنه.

چه زیبا میبود که اسلام با این همه راه انسان ساز و جامع، یه راهی هم برای گسترش مصالمت آمیز خودش پیدا میکرد که ما به عنوان یه مسلمان ایرانی از طرز مسلمان شدن خودمون دل چرکین نبودیم!!!!


 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
من کتابهای شریعتیو دوست دارم به عنوان یه نویسنده، یه شاعر، ولی هیچوقت جامعه شناسی و تاریخ نگاری اونو قبول ندارم. چون چه شما قبول داشته باشی و نه، اون غرق در اسلام بوده و کسی که عاشق چیزی شد، دیگه معایب اونو نمیبینه. خوبه ما یه درصدی هم برای درستی گفتار دیگران در نظر بگیریم.

من هیچوقت قانع نشدم که یه دین، باید توسط جنگ گسترش پیدا کنه. شما هر چقدر هم از این تاریخ نوشته های اعراب بیاری، این کار زشت اونارو توجیه نمیکنه.

چه زیبا میبود که اسلام با این همه راه انسان ساز و جامع، یه راهی هم برای گسترش مصالمت آمیز خودش پیدا میکرد که ما به عنوان یه مسلمان ایرانی از طرز مسلمان شدن خودمون دل چرکین نبودیم!!!!



یک نکته دوست عزیز زندگی نامه شریعتی بخونید خیلی جالبه
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
بحث کنیزی و اسارت و..که گفتید در جنگ اتفاق افتاده و خیلی از مناطق هم بودند که
خودشون قبول کردند جزیه بپردازند و اتفاق خاصی هم رخ نداد
بله... جنگی که اصلا نباید رخ می داد...
.
در مورد جزیه هم ببنید بحث بحث مالیات که در تمام جوامع هست یعنی همین مالیاتی هم که لان از اقلیت های مزهب میگیرند جزیه نام داره
واین چیز نا عادلانه ای هم نیست چرا در مورد خود مسلمانان با نام خمس وزکات و حتیمالیات مطرح بوده ودر اون زمان زکات جمع اوری میشده و
در حالی که از گروهی که جزیه میگرفتند کاری به زکات و...نداشتن
بله برای فردی که پا می شه می ره تو یه مملکت اسلامی زندگی کنه طبیعیه که قوانین اسلامی رو بپذیره اما برای کسی که تو مملکت خودش نشسته و میان به زور قوانین اسلامی رو بهش تحمیل می کنن بحث متفاوته... حالا چه عادلانه چه غیرعادلانه
.

این که بحث زبان عربی کردید و اینکه مردم به دین اشنا شدن ببییند به خول شاعر دوصو گفته چون نیم کردار نیست و
اگر مطالعه کنیم صدر اسلام را اگر چه خصوصیت های باقی مانده از جاهلیت در بعد از پیامبر باقی ماند حتی در بعضی خلفا
اما خیلی از ویژگی های اسلامی هم مثل همون سادگی و برابری وجدا نکردن طبقه اشرافی و عوام وعدالت اسلامی در خیلی از موارد رعایت میشد
و این ساده زیستی و.... در زندگی خود عمر وابوبکر هم میتونید ببینید
به فرض صحت این موارد، اینها رو به نظرتون چندنفر ازون ایرانیهایی که تو طوفان جنگ با دشمنی که به مملکتشون حمله کرده بود، کشته شدن دیده بودن و می دونستن؟؟؟
.

و یان اسلام اوردن ایرانیان هم همش همرا با جنگ صورت نگرفته
در قرن ده میلادی، یعنی سه قرن پس از فتح ایران، آتشکده های زرتشتیان در عراق و فارس و کرمان و سیستان و خراسان و آذربایجان و در سراسر ایران برپا بود. پیروان دین زرتشت به تدریج و به اختیار خود به دین اسلام گرویدند
درسته
سه قرن بعد، نوادگان اونهایی که تو جنگ کشته نشدن و نخواستن مسلمان بشن و ضمنا توان پرداخت جزیه رو داشتن، کم کم با آشنایی با قوانین اسلام و یا بخاطر برخورداری از مزایای مسلمان بودن به دین اسلام وارد شدن

.

و حتی قبل از جنگ قادسیه هم در بحرین که جز ایران بود عده زیادی اسلام اوردن
و درست اینه... همین که کسی بدون جنگی ، با یک حقیقت فکری روبرو بشه و تشخیص بده که باید اونو بپذیره یا نه
حرف ما اینه که اسلام نه به ایران و نه به هیچ کشور دیگه ای نباید با جنگ وارد می شد
گرچه همین جنگها سهم بسزایی تو جمعیت میلیاردی مسلمانهای امروز داره

.

در مورد حمله مغول هم گفتم تاثیر پذیری و قطعا واژگان و...تاثیر پذیری فرهنگی چنانی نداره تاثیر گذاری یعنی متمدن کردن یک گروه وحشی
ببینید آثار تاریخی که خود مغولان تحت تاثیر فرهنگ ایرن ساختند
قبلا هم گفتم... به نظر نمیاد مغولها تو حمله به همسایگانشون قصد تحمیل عقایدشونو (ضمن بدست آوردن ثروت و زمین) داشتن... لااقل من تا به حال به چنین موردی برنخوردم.... اگر هست دوستان بگن تا اطلاعات ما هم بیشتر بشه... بهرحال ندانستن عیبه... اما اعراب به تصور اینکه با مسلمان کردن دیگران اجر الهی نصیبشون می شه به اینجا وارد شدن... متوجه تفاوت دوتا مطلب باشین...
شاید مغولها مغلوبین خودشونو آزار داده باشن (که این خصیصه ی فاتحینه) اما مطمئن نیستم قصد هدایت اونها به موازین عقیدتی خودشونو داشتن... عربها وقتی وارد ایران شدن یه ایدئولوژی با خودشون آوردن... مغولها ازین ایدئولوژی بی بهره بودن فقط قدرت شمشیر داشتن... تفاوت عربها با مغولها همینه... فرهنگ عرب هم چیز قابل ذکری برای ارئه نداشت البته جز در کلام و ادبیات... اونهم صوری و نه محتوایی... (منظورم فرهنگ عرب فارغ از اسلامه)
.
یکم زیادی در مورد حمله اعراب اغراق شده نه اینکه بخواهیم صد درصد دفاع کنیم اما...........

یک نمونه بینید این خیلی جالبه تاثیر ایرانی ها بر مغولان:
دولت ايلخانان مغول که به وسيله هلاکوخان تأسيس شد، با مردم مسلمان قلمرو خود بسيار بد رفتاري مي‏ کرد، اما مسلمانان همچنان پاي بندي خود را به دين اسلام حفظ کردند. کم کم تعدادي از مغولان تحت تأثير فرهنگ اسلامي و شرايط سياسي ـ اجتماعي، مسلمان شدند.از جمله سلطان احمد تکودار از ايلخانان مغول اسلام را پذيرفت . سرانجام تعداد مغولان مسلمان تا آن اندازه زياد شد که دولت ايلخانان نيز به اسلام گرايش يافت


چرا ایرانیان به دین اونها رو نیاوردن!!!!!!!!!!!
و ایا حمله اعراب قابل مقایهسه با مغولان هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اتفاقا درباره ی حمله ی اعراب خیلی نرمش و مهربانی صورت گرفته... دلیلش همین خود شما که اینجا دارین حداقل اگه نه از خود جنگ از اهداف عاملینش حمایت می کنین...
فکر می کنین چندتا ایرانی بیان و مستقیما از هدف چنگیز یا اسکندر یا پادشاهی روم حمایت کنن؟؟؟ بعید می بینم حتی یکنفر!

.
خب اینکه طبیعیه آدم دربرابر ایذئولوژی قدرتمند تر از تفکر خودش زانو بزنه... این آقای تکودار که اجباری نداشت برای پذیرش اسلام.... فکر کرد و پذیرفت... خوب بود همه اینطوری عقیده شونو انتخاب می کردن ;)
.
ایرانیها در برابر اعراب دوتا راه حل داشتن : جزیه بدن یا مسلمان شن در برابر مغولها راه حلی نداشتن، دلشون می خواست می کشتن نمی خواست نمی کشتن.... چه دلیلی داشت به دین اونها دربیان؟؟ چرا وقتی اجباری نبود ایرانی جماعت هرروز به دین تازه ای دربیاد؟؟؟

.
شاید هم قابل مقایسه باشه!!!
این رو باید تو تاریخ جستجو کرد....
معتبرترين مورخان خود جهان اسلام: طبری، ابن الاثير، دينوری، يعقوبی، بلاذری، ابن فقيه، راوندی، مسعودی از صد هزار کشته ايرانی در جلولاء نام می برند، و متذکر می شوند که اين دشت نبرد بهمين دليل از جانب اعراب جلولاء (پوشيده) ناميده شد که اجساد کشته شدگان سراسر آنرا در زير پوشانيده بود
اعراب وارد ایران شدندو کشتند... مغولها هم کشتند...

.
اگر دين اسلام ظاهر نمي‏شد ديني كه در ايران پذيرفته مي‏شدبازم دين زرتشتي نبود چون که مقبوليت خود را از دست داده بود و مردم اون نمي‏خواستند شايد آن دين، دين مسيحيت بود و نشانه آن نيز پيدا شده بود
ممنون... اما فعلا بحث برسر دین زرتشتی نیست ;)
البته جالبه ذکر این مساله که علت کاهش محبوبیت این دین نه خود ذات دین که تحریف و حکومتی شدن اون از جانب عاملین حکومت و دستگاه عریض و طویل دینی بوده...

.
جالب تر اينکه تمام کشورهاي آسياي جنوب شرقي که مسلمانند مانند مالزي و اندونزي که پر جمعيت ترين کشور اسلامي است و حتي بسياري از کشورهاي آفريقايي توسط ايرانيان مسلمان شدند
چگونه ممکن است کسي که به زور مسلمان شده و اعتقادي به آن نداره در راه تبليغ اسلام عمل کنه
به گسترش اسلام و حتي جانفشاني در راه آن اقدام کند
من و شمای مسلمان امروز که به زور مسلمان نشدیم (گرچه ارثی مسلمانیم) .. ممکنه هم همه ی این اعمال که شما گفتید رو انجام بدیم...
اونی که به زور مسلمون شده بوده مال 1400 سال پیشه
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
چون چه شما قبول داشته باشی و نه، اون غرق در اسلام بوده و کسی که عاشق چیزی شد، دیگه معایب اونو نمیبینه. خوبه ما یه درصدی هم برای درستی گفتار دیگران در نظر بگیریم.
پس درست نمیشناسیش.کمی مطالعه کن ببین با چه کسانی مخالف بوده که البته من اینکارشو تایید نمیکنم
من هیچوقت قانع نشدم که یه دین، باید توسط جنگ گسترش پیدا کنه. شما هر چقدر هم از این تاریخ نوشته های اعراب بیاری، این کار زشت اونارو توجیه نمیکنه.
کم سفسطه کن برادر من.کی خواست توجیه کنه.این شمایی که این جنگو به عنوان توجیه استفاده میکنی.آخه یکم تاریخو بخون ببین ایرانیا تو این 3 تا حمله بزرگی که بهشون شده چه کردند با فرهنگ دشمن.اولیو که پس زدند.دومیو که قبول کردند.مغول را هم که مجذوب اسلامش کردند.
چه زیبا میبود که اسلام با این همه راه انسان ساز و جامع، یه راهی هم برای گسترش مصالمت آمیز خودش پیدا میکرد که ما به عنوان یه مسلمان ایرانی از طرز مسلمان شدن خودمون دل چرکین نبودیم!!!!
یعنی این حرف یک مسلمان است یا منظورت از ما دیگرانند؟!!!
یطوری فرض نکن که خودت همه چیزو میفهمی و مردم اون زمان ایران احمق بودند.بازهم تاریخو بخون ببین کیا به ایران حمله کردند و ایرانیا کی و به چه مذهبی گرویدند.بعدشم آخه مهندس جان واقعا که طرز تفکرت محشره.اینکه فکر میکنی میشه کسیو به زور مسلمان کرد خود نوعی توهین به ایرانیست.پس زیاد این دل چرکین بودنتو بروز نده چون کم کم داری به شعور کل ایرانیها توهین میکنی.
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک سوال
فکر می کنید چرا درحالی که روزگاری بخش بزرگی از اسپانیا مسلمان بوده امروز اثری ازون وسعتِ دین اسلام تو این کشور نیست؟؟
 

anjam.vazife

عضو جدید
[FONT=&quot]دوستان شرمنده خط به خطو خوندم و مدارکی رو براتون آوردم برا رد همشونبعضی هاشون اسکن شده و اصل متن هستند : و واقعا متاسفم نمیدونستم جایی که بحثمیکنم بیشتر دوسدار خرافاتن و میخوان تورویاهاشون باشن تا واقعیت رو بگذیرند . [/FONT]
[FONT=&quot]اسلام برای کسانی که مخالف با اسلام هستند جواب داره ولی یه مثالی میزنمتا روشن تر شی ... شما نباید فحشا را تو جامعه تبلیغ کنی ، درسته که جامعه دلیلی برایرده فحشا داره ولی تبلیغه شما میتونه باعثه گمراهیه افراده کم تجربه بشه[/FONT] .
[FONT=&quot]مثالاتدر حد خودته مغر من که نکشید .[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

[FONT=&quot]دقیقا من گفتم بحث من سر اسلام نیست چون این دو مقوله جدا هستن... منبه شخصه تو خود قرآن به موردی برنخوردم و همینطور تو زندگینامه ی پیامبر اسلام که بهصرف مسلمان کردن عده ای مجوز حمله به اونها صادر شده باشه... واسه همین من این دو مبحثوجدا می دونم... و فکر می کنم تو این مبحث از درست و غلط اسلام بحث کردن، جز منحرف کردن بحث نتیجه ی دیگه ای نداره[/FONT]
[FONT=&quot]و مسلمان ناب هم ممکنه اصلا وجود نداشته باشه...چرا تئوریها رو با قائلین به اون تئوری بسنجیم؟؟؟ ارزیابی درستی نیست... علی، عمر یاهرکس دیگه باید بر مبنای تئوریهای اسلام ارزیابی شن و نه برعکس[/FONT]!
.
[FONT=&quot]و لطفا به اون شاید تو جمله ی من بیشتر دقت کنید....درباره ی چنین مساله ای اصلا نمی شه با اطمینان صحبت کرد... شاید چند ده تا گزینه یدیگه هم بشه به این شایدها اضافه کرد... اما اینها صرفا حدسیات و نتیجه گیریهای ماست...حتی ممکنه حقیقت تلفیقی از همه ی این موارد باشه... البته شاید هم این نظریات من تحتتاثیر بدبینی ای باشه که به تاریخ دارم... چون می دونید که: تاریخ را فاتحان می نویسند[/FONT]
[FONT=&quot]البته،پس اینجا میشه گفت که حضرت محمد اسلام ناب است پس با این شرایط تاریخ همه چیزومعلوم کرده :[/FONT]
[FONT=&quot]بعد نوبت بنی قریظه[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]فرارسید، مدت کوتاهی بعد از اینکه جنگ خندق به پایان رسید، محمد ادعا کرد که جبرئیلفرشته[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]او را ملاقات کرده است و در ملاقات "بهاو گفته است که باید شمشیرش را از غلاف در آورد و به سمت قبیله فتنه جوی بنی قریظهره سپارد و با آنها قتال کند. جبرئیل همچنین اشاره کرد که خود او به همراه صفوفیچند از فرشتگان دیگر جلوتر به سمت آنها خواهند رفت تا استحکامات آنها را (قلعه وحصارشان را) بلرزانند و بر قلوبشان ترس و بیم بیافکنند[/FONT][FONT=&quot]."[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]صحیح بخاری جلد 5 کتاب 59 شماره 443[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]سعد که در ماجرای جنگ خندق جراحات سنگینیبرداشته بود، حکم کرد که "تمام اشخاص مذکر سالم که به این قبیله تعلق داشتندباید کشته شوند، زنان و کودکان باید اسیر شوند و اموال آنها باید بین رزمندگانمسلمان تقسیم شود[/FONT][FONT=&quot].[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]صحیح بخاری جلد 4 کتاب 52 شماره 280[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]بهتره بیشتر با جنگ های پایانی پیامبر آشنا شید در 10 سال پایانیعمرش .[/FONT]
[FONT=&quot]واقعا خنده دار بودن بهتره بیشتر با تاریخ آشنا شید : [/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]

[FONT=&quot]اول یه چند تانکته[/FONT]
[FONT=&quot]بحث کنیزی و اسارت و..که گفتید در جنگ اتفاق افتاده و خیلی از مناطق هم بودند که[/FONT]
[FONT=&quot]خودشون قبول کردند جزیه بپردازند و اتفاق خاصی همرخ نداد[/FONT]
[FONT=&quot]در مورد جزیه هم ببنید بحث بحث مالیات که در تمامجوامع هست یعنی همین مالیاتی هم که لان از اقلیت های مزهب میگیرند جزیه نام داره[/FONT]
[FONT=&quot]واین چیز نا عادلانه ای هم نیست چرا در مورد خودمسلمانان با نام خمس وزکات و حتیمالیات مطرح بوده ودر اون زمان زکات جمع اوری میشدهو[/FONT]
[FONT=&quot]در حالی که از گروهی که جزیه میگرفتند کاری به زکاتو...نداشتن[/FONT]
[FONT=&quot]این که بحث زبان عربی کردید و اینکه مردم به دیناشنا شدن ببییند به خول شاعر دوصو گفته چون نیم کردار نیست و[/FONT]
[FONT=&quot]اگر مطالعه کنیم صدر اسلام را اگر چه خصوصیت هایباقی مانده از جاهلیت در بعد از پیامبر باقی ماند حتی در بعضی خلفا[/FONT]
[FONT=&quot]اما خیلی از ویژگی های اسلامی هم مثل همون سادگیو برابری وجدا نکردن طبقه اشرافی و عوام وعدالت اسلامی در خیلی از موارد رعایت میشد[/FONT]
[FONT=&quot]و این ساده زیستی و.... در زندگی خود عمر وابوبکرهم میتونید ببینید[/FONT]
[FONT=&quot]و یان اسلام اوردن ایرانیان هم همش همرا با جنگصورت نگرفته[/FONT]
[FONT=&quot]در قرن ده میلادی، یعنی سه قرن پس از فتح ایران،آتشکده های زرتشتیان در عراق و فارس و کرمان و سیستان و خراسان و آذربایجان و در سراسرایران برپا بود. پیروان دین زرتشت به تدریج و به اختیار خود به دین اسلام گرویدند[/FONT]
[FONT=&quot]و حتی قبل از جنگ قادسیه هم در بحرین که جز ایرانبود عده زیادی اسلام اوردن[/FONT]

[FONT=&quot]در مورد حمله مغول هم گفتم تاثیر پذیری و قطعا واژگانو...تاثیر پذیری فرهنگی چنانی نداره تاثیر گذاری یعنی متمدن کردن یک گروه وحشی[/FONT]
[FONT=&quot]ببینید آثار تاریخی که خود مغولان تحت تاثیر فرهنگ ایرن ساختند[/FONT]

[FONT=&quot]یکم زیادی در مورد حمله اعراب اغراق شده نه اینکهبخواهیم صد درصد دفاع کنیم اما[/FONT]...........

[FONT=&quot]یک نمونه بینید این خیلی جالبه تاثیر ایرانی هابر مغولان[/FONT]:
[FONT=&quot]دولت ايلخانان مغول که به وسيله هلاکوخان تأسيسشد، با مردم مسلمان قلمرو خود بسيار بد رفتاري مي‏ کرد، اما مسلمانان همچنان پاي بنديخود را به دين اسلام حفظ کردند. کم کم تعدادي از مغولان تحت تأثير فرهنگ اسلامي و شرايطسياسي ـ اجتماعي، مسلمان شدند.از جمله سلطان احمد تکودار از ايلخانان مغول اسلام راپذيرفت . سرانجام تعداد مغولان مسلمان تا آن اندازه زياد شد که دولت ايلخانان نيز بهاسلام گرايش يافت[/FONT]

[FONT=&quot]چرا ایرانیان به دین اونها رو نیاوردن[/FONT]!!!!!!!!!!!
[FONT=&quot]و ایا حمله اعراب قابل مقایهسه با مغولان هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟[/FONT]
[FONT=&quot]اصلا یه نکته دیگه هم بگم به بعضی دوستان[/FONT] .............
[FONT=&quot]اگر دين اسلام ظاهر نمي‏شد ديني كه در ايران پذيرفته مي‏شدبازم دين زرتشتينبود چون که مقبوليت خود را از دست داده بود و مردم اون نمي‏خواستند شايد آن دين، دين مسيحيت بود و نشانهآن نيز پيدا شده بود[/FONT]


[FONT=&quot]جالب تر اينکه تمام کشورهاي آسياي جنوب شرقي کهمسلمانند مانند مالزي و اندونزي که پر جمعيتترين کشور اسلامي است و حتي بسياري از کشورهاي آفريقايي توسط ايرانيان مسلمان شدند[/FONT]
[FONT=&quot]چگونه ممکن است کسي که به زور مسلمان شده و اعتقادي به آن نداره در راه تبليغ اسلام عمل کنه[/FONT]
[FONT=&quot]به گسترش اسلام و حتي جانفشاني در راه آن اقدامکند[/FONT]


[FONT=&quot]و اینکه اگه تاریخ بررس کنید میبیند حتی ایرانیاکمک های موثری هم در بعضی موارد به اعراب انجام دادن[/FONT]
[FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]ما به فرمان پروردگارمان سوی شماآمده‌ایم که در راه وی پیکار کنیمو فرمان او را به کار بندیم و وعده او را محقق کنیم و شما را به اسلام و به حکمخدا بخوانیم که اگر پذیرفتید شما را می‌گذاریم و باز می‌گردیم و کتاب خدا رامیانتان وا می‌گذاریم واگرنپذیرید برما واجب است که با شما پیکار کنیم مگر آنکهجزیه دهید که اگر ندهید، خداوند سرزمین و فرزندان و اموال شما را به ما دهد.[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]منبع: تاریخ طبری جلد پنجم صفحه 1753[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]

[FONT=&quot]بله... جنگی که اصلا نباید رخ می داد[/FONT]...
.
[FONT=&quot]بله برای فردی کهپا می شه می ره تو یه مملکت اسلامی زندگی کنهطبیعیه که قوانین اسلامی رو بپذیره اما برای کسی که تو مملکت خودش نشسته و میان به زور قوانین اسلامی روبهش تحمیل می کنن بحث متفاوته... حالا چه عادلانهچه غیرعادلانه[/FONT]
.

[FONT=&quot]به فرض صحت این موارد،اینها رو به نظرتون چندنفر ازون ایرانیهاییکه تو طوفان جنگ با دشمنی که به مملکتشون حمله کرده بود، کشته شدن دیده بودن و می دونستن؟؟؟[/FONT]
.

[FONT=&quot]درسته[/FONT]
[FONT=&quot]سه قرن بعد، نوادگان اونهایی که تو جنگ کشته نشدنو نخواستن مسلمان بشن و ضمنا توان پرداخت جزیهرو داشتن، کم کم با آشنایی با قوانین اسلام و یا بخاطر برخورداری از مزایای مسلمان بودن به دین اسلام وارد شدن[/FONT]

.

[FONT=&quot]و درست اینه... همینکه کسی بدون جنگی ، با یک حقیقت فکری روبرو بشه و تشخیص بده که باید اونو بپذیره یانه[/FONT]
[FONT=&quot]حرف ما اینه که اسلام نه به ایران و نه به هیچ کشوردیگه ای نباید با جنگ وارد می شد[/FONT]
[FONT=&quot]گرچه همین جنگها سهم بسزایی تو جمعیت میلیاردی مسلمانهایامروز داره[/FONT]

.

[FONT=&quot]قبلا هم گفتم... به نظر نمیاد مغولها تو حمله بههمسایگانشون قصد تحمیل عقایدشونو (ضمن بدستآوردن ثروت و زمین) داشتن... لااقل من تا به حال به چنین موردی برنخوردم.... اگر هست دوستان بگن تااطلاعات ما هم بیشتر بشه... بهرحال ندانستنعیبه... اما اعراب به تصور اینکه با مسلمان کردن دیگران اجر الهی نصیبشون می شه به اینجا وارد شدن... متوجهتفاوت دوتا مطلب باشین[/FONT]...
[FONT=&quot]شاید مغولها مغلوبین خودشونو آزار داده باشن (کهاین خصیصه ی فاتحینه) اما مطمئن نیستم قصدهدایت اونها به موازین عقیدتی خودشونو داشتن... عربها وقتی وارد ایران شدن یه ایدئولوژی با خودشون آوردن...مغولها ازین ایدئولوژی بی بهره بودن فقط قدرتشمشیر داشتن... تفاوت عربها با مغولها همینه... فرهنگ عرب هم چیز قابل ذکری برای ارئه نداشت البته جزدر کلام و ادبیات... اونهم صوری و نه محتوایی...(منظورم فرهنگ عرب فارغ از اسلامه[/FONT])
.
[FONT=&quot]اتفاقا درباره یحمله ی اعراب خیلی نرمش و مهربانی صورت گرفته...دلیلش همین خود شما که اینجا دارین حداقل اگه نه از خود جنگ از اهداف عاملینش حمایت می کنین[/FONT]...
[FONT=&quot]فکر می کنین چندتا ایرانی بیان و مستقیما از هدفچنگیز یا اسکندر یا پادشاهی روم حمایت کنن؟؟؟ بعید می بینم حتی یکنفر[/FONT]!

.
[FONT=&quot]خب اینکه طبیعیهآدم دربرابر ایذئولوژی قدرتمند تر از تفکرخودش زانو بزنه... این آقای تکودار که اجباری نداشت برای پذیرش اسلام.... فکر کرد و پذیرفت... خوب بود همه اینطوریعقیده شونو انتخاب می کردن[/FONT] ;)
.
[FONT=&quot]ایرانیها در برابر اعراب دوتا راه حل داشتن : جزیهبدن یا مسلمان شن در برابر مغولها راه حلینداشتن، دلشون می خواست می کشتن نمی خواست نمی کشتن.... چه دلیلی داشت به دین اونها دربیان؟؟ چرا وقتی اجباری نبود ایرانی جماعت هرروز به دین تازه ای دربیاد؟؟؟[/FONT]


.
[FONT=&quot]شاید هم قابل مقایسهباشه[/FONT]!!!
[FONT=&quot]این رو باید تو تاریخ جستجو کرد[/FONT]....
[FONT=&quot]معتبرترين مورخان خود جهان اسلام: طبری، ابن الاثير،دينوری، يعقوبی، بلاذری، ابن فقيه، راوندی،مسعودی از صد هزار کشته ايرانی در جلولاء نام می برند، و متذکر می شوند که اين دشت نبرد بهمين دليل از جانب اعراب جلولاء (پوشيده) ناميده شد که اجساد کشته شدگان سراسر آنرادر زير پوشانيده بود[/FONT]
[FONT=&quot]اعراب وارد ایران شدندو کشتند... مغولها هم کشتند[/FONT]...

.
[FONT=&quot]ممنون... اما فعلابحث برسر دین زرتشتی نیست[/FONT] ;)
[FONT=&quot]البته جالبه ذکر این مساله که علت کاهش محبوبیتاین دین نه خود ذات دین که تحریف و[/FONT] [FONT=&quot]حکومتی شدن[/FONT][FONT=&quot]اون از جانب عاملین حکومت و دستگاه عریض و طویلدینی بوده[/FONT]...

.
[FONT=&quot]من و شمای مسلمانامروز که به زور مسلمان نشدیم (گرچه ارثی مسلمانیم) .. ممکنه هم همه ی این اعمال کهشما گفتید رو انجام بدیم[/FONT]...
[FONT=&quot]اونی که به زور مسلمون شده بوده مال 1400 سال پیشه[/FONT]

[FONT=&quot]پس درست نمیشناسیش.کمی مطالعه کن ببین با چه کسانی مخالف بوده که البتهمن اینکارشو تایید نمیکنم[/FONT]

[FONT=&quot]کم سفسطه کن برادر من.کی خواست توجیه کنه.این شماییکه این جنگو به عنوان توجیه استفاده میکنی.آخه یکم تاریخو بخون ببین ایرانیا تو این3 تا حمله بزرگی که بهشون شده چه کردند با فرهنگ دشمن.اولیو که پس زدند.دومیو که قبولکردند.مغول را هم که مجذوب اسلامش کردند[/FONT].

[FONT=&quot]یعنی این حرف یک مسلمان است یا منظورت از ما دیگرانند؟[/FONT]!!!
[FONT=&quot]یطوری فرض نکن که خودت همه چیزو میفهمی و مردم اونزمان ایران احمق بودند.بازهم تاریخو بخون ببین کیا به ایران حمله کردند و ایرانیا کیو به چه مذهبی گرویدند.بعدشم آخه مهندس جان واقعا که طرز تفکرت محشره.اینکه فکر میکنیمیشه کسیو به زور مسلمان کرد خود نوعی توهین به ایرانیست.پس زیاد این دل چرکین بودنتوبروز نده چون کم کم داری به شعور کل ایرانیها توهین میکنی[/FONT].

[FONT=&quot]یک سوال[/FONT]
[FONT=&quot]فکر می کنید چرا درحالی که روزگاری بخش بزرگی ازاسپانیا مسلمان بوده امروز اثری ازون وسعتِ دین اسلام تو این کشور نیست؟؟[/FONT]
 

anjam.vazife

عضو جدید
[FONT=&quot]انگیزهاصلی اعراب در جنگها گسترش دین مبین اسلامنبوده بلکه در واقع در نظراشراف عربستان جنگهای دایمی و کسب غنایم و تصرف اراضیوبدست آوردن اسیرانبرده از جمله فعالیت های تولیدی بشمار می رفته است.برای اثباتاین مطلب بهچند رویداد تاریخی اشاره می کنیم[/FONT][FONT=&quot].[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]یکیاز علل عمده شکست مسلمانان در جنگ احد (سال 4هجری) در واقع این بود کهنگهبانان و پاسداران ارتفاعات به طمع غنایم سنگر های خودرا ترک کرده و بهجمع آوری غنایم مشغول شدند[/FONT][FONT=&quot].[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot](تاریخ طبری. جلد3 .صفحه975-976-990-994)[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]درجنگ[/FONT][FONT=&quot]"جبل الرمات"[/FONT][FONT=&quot]نیزبر خلاف دستور حضرت محمد لشکریان برای کسبغنایم از جای خویش حرکت کردند وباعث شکست مسلمین گردیدند. اهمیت کسب غنایم در جنگاعراب تا بدانجا بود کهدر بعضی از جنگ ها (مانند حنین) لشکریان اسلام بدون هیچاحترام و ملاحظهای در[/FONT][FONT=&quot]برابر حضرت محمد می ایستادند و برای چگونگی تقسیم غنایم جنگی باحضرت محمد مجادله می کردند[/FONT][FONT=&quot].[/FONT][FONT=&quot](تاریخ طبری. جلد3.صفحه 1214-1216)[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]اعراب مسلمان در چه سالی به ایران حمله کردند؟[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
[FONT=&quot]درسال 18 هجری اعراب مسلمان به ایران حمله کردند[/FONT][FONT=&quot].[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]آیا در جنگ های" جلولاء" و"نهاوند" ایرانیان در مقابل حمله اعراب مقا ومت کردند؟[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
[FONT=&quot]بلی، ایرانیان در جنگ[/FONT][FONT=&quot]"جلولاء"[/FONT][FONT=&quot]از خود مقاومت درخشانی نشان دادند. اعراب مسلماندر این جنگ سفاکی و خشونت بسیاری نشان دادند انچنانکه تمام مورخین از آن بنام[/FONT][FONT=&quot]"واقعه هولناک جلو لاء"[/FONT][FONT=&quot]یاد کرده اند. در اینجنگ صد هزار تن از ایرانیان کشته شدند و مدت هااجساد آنها روی زمین باقی مانده بودو تعداد فراوانی از زنان و کودکانایرانی به اسارت رفتند.این جنگ بدان جهت[/FONT][FONT=&quot]"جلولاء" (پوشانیده)[/FONT][FONT=&quot]نام گرفت که از بس کشتهدشت و صحرا را پوشانیده بود که نمودار عظمت و جلال جنگ بود[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot](تاریخ طبری. جلد 3.صفحه1829)[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]ایرانیاندر جنگ[/FONT][FONT=&quot]"نهاوند"[/FONT][FONT=&quot]نیز مقاومت بسیار و اعراب خشونت بسیار از خودنشان دادند بطوریکه[/FONT][FONT=&quot]"عروه بن زید"(شاعر عرب)[/FONT][FONT=&quot]از جنگ نهاوند نیزبعنوان[/FONT][FONT=&quot]"پیکار هولناک"[/FONT][FONT=&quot]نام می برد[/FONT][FONT=&quot]. ([/FONT][FONT=&quot]اخبار الطوال .صفحه 151-152[/FONT][FONT=&quot])[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]دستههایایرانی که گویند 400 هزار نفر بودند.در انجا بودند و بر شکیبایی وپایداری سوگندیادکرده بودند و اعراب از ایرانیان آنقدر کشتند که خدا داندو از اموال و غنیمت هاچندان نصیب اعراب مسلمان گردید که در هیچ کتابیاندازه آن ذکر نشده است[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot](آفرینش و تاریخ .جلد. 5. صفحه 192)[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]آیا پس از تسلط اعراب بر ایران . ایرانیان دستاز مقاومت در برابر دین و دولت اسلامی بر داشتند؟[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
[FONT=&quot]خیر[/FONT][FONT=&quot] . در طول سالهای اشغال اعراب مسلمان مردم ایران همچنان بر علیهحکومت هایدست نشانده اسلامی به مبارزه پرداختند که به موارد ذیل می توان اشاره کرد:[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]پساز فتح" استخر" (سالهای 28-30 هجری[/FONT][FONT=&quot])[/FONT][FONT=&quot]مردم آنجا سر به شورش برداشتند و حاکم عرب آنجا را کشتند.اعرابمسلمانمجبور شدند برای بار دوم" استخر" را محاصره کنند.مقاومت وپایداریایرانیان آنچنان بود که فاتح[/FONT][FONT=&quot]"استخر"[/FONT][FONT=&quot] (عبدالله بنعامر) را سخت نگران و خشمگین کرد بطوریکه سوگند خورد که چندان بکشد از مردم[/FONT][FONT=&quot]" استخر"[/FONT][FONT=&quot]که خون براند. پس خون همگان مباح گردانید وچندان کشتند خون نمی رفت تا آبگرم به خون ریختند پس برفت و عده کشته شدگان که نامبردار بودند[/FONT][FONT=&quot]"چهل هزار کشته "[/FONT][FONT=&quot]بودند بیرون از مجهولان[/FONT][FONT=&quot] .[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot](فارسنامه ابن بلخی. صفحه 135) (کامل .جلد3. صفحه 163)[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]"استخر":[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]در زمان حضرت علی نیز مردم[/FONT][FONT=&quot]"استخر"[/FONT][FONT=&quot]بار دیگر سر به شورش گذاشتند و این بار[/FONT][FONT=&quot]" عبدالله ابن عباس"[/FONT][FONT=&quot]به فرمان حضرت علی شورش توده ها را در خون فرونشاند[/FONT][FONT=&quot].[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot](فارسنامه.صفحه 136)[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]"فارس و کرمان": [/FONT][FONT=&quot]در این هنگام مردم فارسو کرمان نیز قیام کردند و عمال حضرت علی را از شهر بیرون کردند.حضرت علی برایخاموش کردت توده ها[/FONT][FONT=&quot]" زیاد بن ابیه"[/FONT][FONT=&quot]را بسوی فارس و کرمان فرستاد[/FONT][FONT=&quot].[/FONT][FONT=&quot](مروج الذهب. جلد2.صفحه 29)[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]"ری": [/FONT][FONT=&quot]مردم شهر[/FONT][FONT=&quot]" ری "[/FONT][FONT=&quot]بارها علیه والیان شورشکردند. عمر و عثمان مجبور شدند چندین بار به[/FONT][FONT=&quot]" ری "[/FONT][FONT=&quot]لشکر کشی کرده و شورشمردم را سرکوب کنند[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot](فتوح البلدان.صفحه149)[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]"ری":[/FONT][FONT=&quot]در زمان حضرت علی هم مردم[/FONT][FONT=&quot]" ری "[/FONT][FONT=&quot]سر به طغیان گذاشته واز پرداخت خراج خود داری کردند بطوریکه در خراج آن دیار کسری پدید آمد.حضرت علی[/FONT][FONT=&quot]"ابو موسی "[/FONT][FONT=&quot]را با لشکری فراوان بهسر کوب شورش مردم " ری " فرستاد[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot](فتوح البلدان.صفحه 150)[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]"آذر بایجان":[/FONT][FONT=&quot]در زمان عمر[/FONT][FONT=&quot]مردم آذر بایجان[/FONT][FONT=&quot]چندین بار سر به شورشگذاشتند و با سپاهیان عرب بسختی جنگیدند. در زمان عثمان هم شورش های متعددی درآذربایجان روی داد[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot](فتوح البلدان . صفحه165-166-326)[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]"خراسان":[/FONT][FONT=&quot]مردم[/FONT][FONT=&quot]خراسان[/FONT][FONT=&quot]نیز که قبول اسلام کرده بودند پس از چندی مرتدشدند و در زمان عثمان سر بشورش گذاشتند بفرمان خلیفه[/FONT][FONT=&quot]"عبدالله بن عامر" و"سعید بن عاص"[/FONT][FONT=&quot]بسوی خراسان تاختند تا بار دوم[/FONT][FONT=&quot]"گرگان" و "طبرستان" و "تمیشه" [/FONT][FONT=&quot]را فتح نمایند[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot](مجمل التواریخ والقصص . صفحه 283)[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]"سیستان": [/FONT][FONT=&quot]مردم سیستان[/FONT][FONT=&quot]نیز قیام کرده و حاکمعرب آنجا را از شهر بیرون کردند[/FONT][FONT=&quot].[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot](فتوح البلدان. صفحه272)[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]"فارس":[/FONT][FONT=&quot]در سال 28 هجری[/FONT][FONT=&quot]مردم فارس[/FONT][FONT=&quot]علیه[/FONT][FONT=&quot]"عبیدالله بن معمر"[/FONT][FONT=&quot]شورش کردند و او را کشتند و سپاهیان مسلمان راشکست دادند. مردم دارابگرد هم علم طغیان برداشتند[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot](کامل.جلد3 .صفحه 163)[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]"طبرستان": [/FONT][FONT=&quot]مردمطبرستان نیز سالهایطولانی در برابر اعراب مقاومت کردند.در زمان عثماناعراب برای فتح طبرستان کوشیدندو "سعید ابن عاص" بجنگ مردم طبرستان رفت[/FONT][FONT=&quot]. می گویند که امام حسن و امام حسیننیز در این جنگ همراه "سعید بن عاص" بودند. [/FONT][FONT=&quot](فتوح البلدان.صفحه182)[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]"گرگان":[/FONT][FONT=&quot]مردم گرگان[/FONT][FONT=&quot]در زمان[/FONT][FONT=&quot]"سلیمان بن عبدالملک اموی"[/FONT][FONT=&quot]سر به طغیان برداشتند وعامل خلیفه را کشتند[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][FONT=&quot]"یزید بن مهلب[/FONT][FONT=&quot]" برای سر کوبی مردم بسوی گرگان شتافت."یزیدبن مهلب"در گرگان سوگند خورد که با خون عجم آسیاب بگرداند و گندم آرد کرده و بخورد. [/FONT][FONT=&quot](فتوح البلدان . صفحه187-188)[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]"گیلان و دیلمستان":[/FONT][FONT=&quot]این قسمت از ایران در حدود 250 سال در برابرهجوم و نفوذ اعراب مقاومت کردند بطوریکه اعراب مسلمان این نواحی را[/FONT][FONT=&quot]"ثغر"[/FONT][FONT=&quot]می خواندند که یعنی: مرزی که ولایات اهل کفر رااز مسلمانان جدا می سازد[/FONT][FONT=&quot].[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

anjam.vazife

عضو جدید

تاریخ اجتماعی ایران ، جلد 2 ، مرتضی راوندی ،انتشارات امیر کبیر چاپ 2 صفحه 111

تاریخ اجتماعی ایران ، جلد 2 ، مرتضی راوندی ،انتشارات امیر کبیر چاپ 2 صفحه 111

تاریخ اجتماعی ایران ، جلد 2 ، مرتضی راوندی ،انتشارات امیر کبیر چاپ 2 صفحه 111

تاریخ اجتماعی ایران ، جلد 2 ، مرتضی راوندی ،انتشارات امیر کبیر چاپ 2 صفحه 112

تاریخ طبری جلد 4 ، ترجمه ابوالقاسم پاینده ، چاپ پنجم 1357 ناشر اساطیر صفحه 1517


تاریخ طبری جلد 4 ، ترجمه ابوالقاسم پاینده ، چاپ پنجم 1357 ناشر اساطیر صفحه 1514


تاریخ طبری جلد 4 ، ترجمه ابوالقاسم پاینده ، چاپ پنجم 1357 ناشر اساطیر صفحه 1495
 
بالا